نیازهای هیجانی اساسی انسان | پنج نیاز اساسی در درمان طرحواره ها
در طرحواره درمانی مبحث نیازهای هیجانی اساسی انسان در دوران کودکی را داریم. که در این مقاله به طور کامل به برسی این پنج نیاز اساسی می پردازیم.
جفری یانگ می گوید: همه انسان ها پنج نیاز اساسی بنیادین دارند. که اگر این نیاز در دوران کودکی به درستی ارضا نشوند، فرد در بزرگسالی دچاره طرحواره یا تله هایی می شود که او را با چالش مواجهه می کند.
مشکلات شخصیتی که اکثر افراد در دنیای امروز دارند نتیجه ارضا نشدن همان پنج نیاز دوران کودکی این افراد می باشد. که با کمک مشاوره روانشناسی و مشاوره تلفنی رایگان می توان به درمان افراد پرداخت.
پنج نیاز هیجانی اساسی انسان در طرحواره درمانی
نیاز های اساسی انسان شامل امنیت، هویت، خود ابرازگری، محدودیت های واقع بینانه و تفریح می باشد. که در ادامه به توضیح کامل این نیارز ها می پردازیم:
1- نیاز به امنیت:
یعنی اینکه فرد در شرایط ناامن چقدر امنیت را حس کرده است. و والدین فرد چقدر به او امنیت داده اند. مولفه های اساسی امنیت عبارتند از: دوست داشتن، مهم بودن، پذیرش غیر مشروط (یعنی به کودک نگویند اگر بچه با ادب باشی دوستت دارم. برای دوست داشتن شرط نگذارند)، همدلی، درک و حمایت، اعتماد، والدین دسترس پذیر و پاسخگو، عدم مقایسه کردن، احترام، توجه، عدم سواستفاده کردن.
اگر این مولفه ها به درستی ارضا نشود، نیاز به امنیت در فرد مختل می شود. و فرد دچار طرحواره می شود. طرحواره هایی که به دلیل ارضا نشدن نیاز به امنیت در فرد شکل می گیرند عبارتند از:
رهاشدگی
محرومیت هیجانی
بی اعتمادی | بدرفتاری
انزوای اجتمای
نقص | شرم
2- نیاز به هویت، کفایت، خودمختاری:
والدین هلکوپتری به این نیاز اساسی صدمه میزنند. والدینی که اضطراب دارند و نمی گذارند کودک خودش کارش را انجام بدهد. سریع بالای سر کودک حاضر می شوند و مسئولیت کودک را خودشان برعهده می گیرند. نیاز به هویت یکی از نیازهای هیجانی اساسی انسان می باشد.
مولفه های اساسی خودمختاری عبارتند از: واگذاری یکسری مسئولیت ها به کودک (متناسب با سن کودک)، واگذاری یکسری انتخاب ها به کودک، تشویق کودک زمانی که کاری انجام می دهد. والدین خود الگویی از رفتار مستقل باشند، حفظ خونسردی والدین در زمان بروز مشکلات.
طرحواره هایی که به دلیل ارضا نشدن نیاز به هویت، کفایت، خودمختاری در فرد شکل می گیرند عبارتند از:
وابستگی | بی کفایتی
خود تحول نیافته | گرفتار
شکست
آسیب پذیری پذیری نسبت به ضرر | خطر | بیماری |کنترل
3- نیاز به خودابرازگری:
تا بچه میاد حرف بزنه والد به کودک می گوید کی به تو گفت حرف بزنی. یا اینکه بچه گریه می کنه والد می گوید مرد که گریه نمی کنه. یعنی در کل نمی گذارند بچه خودش را ابراز کند. مولفه های اصلی خودابرازگری: بازگویی احساس ها و نیازهای سالم، تشویق کودک به بیان احساس هایش، حق دادن به کودک در مورد بیان نیازها، اذیت نکردن کودک به خاطر دیگران.
طرحواره هایی که به دلیل ارضا نشدن نیاز به خودابرازگری در فرد شکل می گیرند عبارتند از:
ایثار
اطاعت
پذیرش جویی | جلب توجه
4- نیاز به محدودیت های واقع بینانه:
بچه ای که محدودیت ندیده است و هر چیزی که خواسته فراهم بوده است. مثلا دختر 16 ساله ای که از کودکی هیچ محدودیتی ندیده است و هر چه خواسته فراهم بوده است، در اولین شکست عشقی از پا در می آید. توی بازی با کودک همیشه او نباید برنده باشد. بایدگاهی هم بازنده باشد تا محدودیت را تحربه کند. نیاز به محدودیت های واقع بینانه یکی از نیازهای هیجانی اساسی انسان می باشد.
مولفه های اساسی پذیرش محدودیت های واق بینانه عبارتند از: قاطعیت والدین، والدینی که خود الگویی از محدودیت های واقع بینانه هستند. طرحواره هایی که به دلیل ارضا نشدن نیاز به محدودیت های واقع بینانه در فرد شکل می گیرند عبارتند از:
استحقاق | بزرگ منشی
خودانضباطی ناکافی | خویشتن داری ناکافی
5- نیاز به تفریح
بچه نیاز به تفریح و دوست یابی دارد. اما با والدین وسواسی طرف است که نمی گذارند به پارک برود چرا که ممکن است لباسش کثیف شود. مولفه های اساسی تفریح بارتند از: وقت گذراندن با کودک، انجام بازی های دلخواه، والدین ترش رو و بداخلاق، نبود والدین صبور، نبود والدین واقع بین، داشتن والدین کمالگرا.
طرحواره هایی که به دلیل ارضا نشدن نیاز به تفریح در فرد شکل می گیرند عبارتند از:
بازداری هیجانی
معیارهای سرسختانه
تنبیه
منفی گرایی | بدبینی
ارضاء نیازهای هیجانی اساسی انسان
اگر نیازهای فرد در دوران کودکی به درستی ارضا شود. در فرد طرحواره سالم شکل می گیرد. در بزرگسالی این فرد دارای ویژگی هایی چون: انعطاف پذیری، تاب آوری، مسئولیت پذی بالا و قدرت تحمل بالا می شود. و در اکثر مواقع بزرگسال سالم فرد فعال می شود.
اما اگر این نیاز ها به درستی ارضا نشود طرحواره ناسالم شکل می گیرد. این طرحواره های ناسالم باعث به وجود آمدن ناسازگاری، عدم انعطاف پذیری، بی مسئولیتی و نارضایتی می شوند.
پس می توان گفت دلیل شکل گیری طرحواره ها در افراد یکی از دو مورد زیر می باشد:
1- ناکامی در ارضاء نیاز ها
2- بیش از حد ارضاء شدن نیاز ها
طرحواره های شرطی و غیرشرطی چیست؟
این طرحواره ها به دو صورت شرطی و غیرشرطی می باشند. که در بحث درمان اول باید به بررسی طرحواره های شرطی و بعد از آن غیرشرطی بپردازیم.
طرحواره غیرشرطی:
وابسته به جایی نیستند و از همان ابتدا به دلیل ارضا نشدن نیازهای اولیه شکل میگیرند. مرکزی هستند. مثل: رهاشدگی، محرومیت هیجانی، نقص و شرم
طرحوارهای شرطی:
وابسته هستند و در دنباله طرحواره های غیرشرطی به وجود می آیند. می شود گفت در جبران طرحواره های غیرشرطی می آیند. مثل: اطاعت، ایثار، معیارهای سرسختانه
Leave a Reply