مشاوره تلفنی رایگان | مشاوره تلفنی رایگان 24 ساعته

همه ما در زندگی گاهی با چالش هایی رو به رو می شویم، که تاثیرات منفی بر سلامت روان ما می گذارند. برخی اوقات عدم دسترسی به کلینیک های مشاوره حضوری، ضرورت استفاده از مشاوره تلفنی رایگان و مشاوره تلفنی رایگان 24 ساعته را ایجاب می کند.
یادگیری واکنش بهتر، در مقابل حوادث ناگوار زندگی زمانی امکان پذیر است، که از خدمات یک مشاور خوب بهره مند شویم. تا بتوانیم بسیاری از راهکارها را در زندگی مان بیاموزیم. و در موقع لزوم از آن استفاده کنیم.
مشاوره و یا استفاده از خدمات روانشناسی که توسط کلینیک های حرفه ای مثل مرکز مشاوره تلفنی پیام مشاور انجام می گیرد، به این معنی است که، مشاوران یا روان درمانگران، به مراجعان برای توسعه مهارتهای شناختی و عاطفی بهتر، کاهش علائم بیماری روانی و مقابله با چالشهای مختلف زندگی، کمک می کنند.
اما این تنها آغاز معنای مشاوره است. برای درک کامل کاری که یک درمانگر یا مشاور حرفه ای انجام می دهد، درک رویکردهای درمانی مختلف، مجوزها و عناوین مهم است.
پیشنهاد می شود از صفحه “مشاوره روانشناسی تلفنی“ دیدن کنید.
مشاوره تلفنی رایگان 24 ساعته | مشاوره چیست؟
برخی اوقات، اتفاقاتی در زندگی افراد رخ می دهد که خارج از توان ذهنی آنهاست. در این مواقع معمولا، پاسخ های هیجانی نامناسبی از خود نشان می دهند.
که گاها پیامد های تلخی را به همراه دارد. مشاوره ابزار قدرتمندی است که به شما کمک می کند تا خیلی سریع و آسان به اصل مسائل خود برسید.
در حقیقت این یک مهارت در زمینه برخورد صحیح در چالش های زندگی است که توسط یک فرد متخصص و مجرب ارائه می شود. می توان گفت مشاوره ارتباط بین یک فرد متخصص با یک مراجع می باشد.
فرد متخصص به تمامی حرف های مراج خود خوب گوش می دهد. و سپس با استفاده از رویکرد شناختی خود به دنبال حل مسله می باشد.
بهتر بودن مشاوره تلفنی نسبت به مشاوره حضوری
آیا تا به حال به مشاوره تلفنی فکر کرده اید؟ این می تواند جایگزین بسیار خوبی برای مراجعه حضوری به یکدرمانگر باشد. در اینجا چند مزیت وجود دارد که ممکن است قبلاً در نظر نگرفته باشید:
1- راحت تر بودن مشاوره تلفنی
بارزترین مزیت مشاوره تلفنی رایگان این است که راحت تر از جلسات حضوری است. شما می توانید در آسایش و بدون استرس با درمانگر خود از طریق تلفن صحبت کنید.
2- محرمانه ماندن اطلاعات
تلفن درمانی نسبت به جلسات حضوری، حریم خصوصی بیشتری ارائه می دهد.برای مثال، میتوانید مشاوری را انتخاب کنید که در منطقهای کاملاً متفاوت با شما زندگی میکند.
برای برخی، فکر نگاه کردن به چشمان کسی در هنگام بحث در مورد موضوعات خاص می تواند بسیار دلهره آور باشد. اینجاست که صحبت با مشاور از طریق تلفن میتواند راهحل خوبی باشد، زیرا بدیهی است که نیازی به دیدن درمانگر خود نخواهید داشت.
3- کاهش نرخ هزینه ها
در مشاوره تلفنی رایگان 24 ساعته هزینه ها کاهش پیدا می کند. هزینه های درمان بسته به مکان های مختلف می تواند متفاوت باشد. بنابراین اگر در جایی با هزینه های زندگی بالا زندگی می کنید.
اگر بتوانید با یک درمانگر در قسمت دیگری از کشور صحبت کنید، چه بسا ممکن است بسیار مقرون به صرفه باشد. علاوه برآن در مشاوره تلفنی رایگان شما دیگر نیاز به رفتن به مرکز مشاوره ندارید و هزینه های رفت و آمد شما حذف می شود.
مشاوره تلفنی رایگان | چگونه مشاوره بگیرم؟
1- مشاوره از طریق تلفن ثابت: برای گرفتن مشاوره از طریق تلفن ثابت، می توانید بدون گرفتن کد و صفر با شماره 9099072026 تماس بگیرید. بلافاصله به مشاور وصل می شوید. و می توانید گفت و گو را آغاز کنید. در این روش هزینه مشاوره روی قبض تلفن خواهد آمد.
2- مشاوره از طریق تلفن همراه یا موبایل: برای گرفتن مشاوره از طریق تلفن همراه، می توانید با شماره 09981165858 تماس بگیرید. برای شما وقت مشاوره تنظیم می شود. و می توانید نهایتا 30 دقیقه بعد از انجام واریزی با مشاور وارد گفت و گو شوید.
3- مشاوره به صورت چت واتساپ: برای گرفتن مشاوره از طریق چت واتساپ می توانید وارد این لینک شوید و قدامات لازم را انجام دهید. مشاوره با چت واتساپ
4- مشاوره تلفنی رایگان از طریق ثبت نظر: همچنین برای گرفتن مشاوره تلفنی رایگان میتوانید در پایین همین صفحه، در قسمت ثبت نظرات، سوال خود را بپرسید. کارشناسان ما در کمتر از 24 ساعت پاسخ شما را می دهند.
ویژگی های مشاور خوب
دانستن اینکه چه ویژگیهایی در مورد یک مشاور مهمتر است میتواند ارزشمند باشد. چه به دنبال درمان باشید، چه در حال کاوش در یک حرفه در زمینه مشاوره و روانشناسی.
به هر حال ویژگی های شخصی ممکن است ذاتا اکتسابی باشد. مشاوران موفق، بسیاری از ویژگی های بین فردی را دارند. که شما در دوست یا مربی به دنبال آن هستید.
آنها صمیمی و دلگرم کننده هستند. همچنین آنها روی موفقیت شما سرمایه گذاری می کنند. در اینجا به برخی از مهترین ویژگی های یک مشاور خوب اشاره می کنیم:
1- دانش مشاور:
مشاوران مجرب به آموزش و اعتبار مناسب برای مشاوره با بیماران دست یافته اند. و تمام سعی خود را به کار می برند تا شرایط بهتری را برای وضعیت سلامت بیماران فراهم سازند.
2- صبر و حوصله مشاور:
یک مشاور خوب و مجرب در مرکز مشاوره تلفنی رایگان با صبر و حوصله با مراجعان کار می کند. تا مهارت های لازم را برای زندگی بهتر یاد بگیرند.
3- عدم ایجاد وابستگی بین خودش و بیمار:
قرار است کار با یک درمانگر به شما این امکان را بدهد که خودتان با مشکلات خود کنار بیایید. نه اینکه برای حمایت به آنها وابسته شوید. بنابراین یک مشاور حرفه ای به گونه ای عمل می کند که در عین رسیدگی به وضعیت سلامت شما، از ایجاد وابستگی غیر معمول، جلو گیری شود.
4- علاقه مندی به یادگیری مداوم:
اشتیاق برای یادگیری نیز یکی دیگر از ویژگی های یک مشاور خوب محسوب می شود. علاقمندی به یادگیری مادام العمر مشخصه یک مشاور تواناست. از آنجایی که ایدهها و رویکردهای درمانی جدید به طور مداوم ظهور میکنند.
روانشناسان باید با شرکت در سمینارها، بررسی یافتههای تحقیقات مبتنی بر شواهد، و مشورت با همکاران، حرفه خود را حفظ کنند.
5- توانایی تشخیص درست بیماری:
اگر روانشناس آمادگی کافی برای کار با نوع خاصی از بیماران یا موقعیت ویژه ای را نداشته باشد، تمایل به کمک به افراد می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.
توصیه های نامناسب یا تشخیص نادرست می تواند به شدت به مراجع آسیب برساند. روانشناسان باید خودآگاهی داشته باشند تا مناطقی را که نیازبه آموزش بیشتر دارند تشخیص دهند.
موضوعات مشاوره تلفنی رایگان در مرکز پیام مشاور
موضوعات متفاوتی در مرکز مشاوره تلفنی رایگان پیام مشاور مورد بررسی قرار می گیرد. برخی از این موضوعات را در ادامه برای شما عزیزان مطرح کرده ایم.
هر موضوع متخصص و کارشناس مربوط به خود را دارد. مرکز پیام مشاور بهترین مشاوران و متخصصان را گرد هم جمع کرده است. تا بتواند بهترین خدمات را به شما عزیزان بدهد.
۱_مشاوره خانواده
مشاوره خانواده یا خانواده درمانی یک روش روانشناختی است. که بر ایجاد و حفظ روابط خانوادگی سالم و دائمی متمرکز است. آنچه که در مرکز توجه مشاوران خانواده قرار می گیرد، شناسایی و رفع مشکلات عدیده ای است که بنیان روابط خانوادگی را متزلزل ساخته است.
این مسائل و مشکلات غالبا عاطفی، روانی، رفتاری و یا تلفیقی از آنها هستند. جالب است بدانید که بسیاری از رویکردهایی که در مشاوره خانواده به کار برده می شود. از نظریه سیستم های خانواده سرچشمه می گیرد.
این دیدگاه مبتنی بر این اصل است که خانواده ها به جای گروهی از افراد که مستقل از یکدیگر عمل می کنند، به صورت یک واحد مشترک با همدیگر در تعامل هستند.
در نتیجه تغییرات رفتاری، عاطفی و روانی در یکی از اعضای خانواده، دیر یا زود بر سایرین تأثیر می گذارد. روانشناسان و مشاوران خانواده در مرکز مشاوره پیام مشاور، به صورت دقیق و درست به شما مشاوره می دهند. و در حل مشکلات شما را یاری می کنند.
پیشنهاد می شود مقاله ” مشاوره خانواده تلفنی” را به طور کامل مطالعه کنید.
2
۲_خیانت همسر
اعتماد و اطمینان به شریک زندگی، اصل مهمی است که پایه و اساس زندگی مشترک را تشکیل می دهد. متاسفانه گاهی اوقات بنا بر دلایل متعدد، این اصل مهم زیر پا گذاشته می شود. و رابطه عاطفی بین زن و شوهر سست گردیده و متوجه شخص سوم می شود.
به طور حتم پیامد این امر برای شخص خیانت دیده، بسیار ناگوار خواهد بود. و چه بسا وی را به لحاظ روانی در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دهد.
از این رو دریافت مشاوره تلفنی رایگان و استفاده از راهنمایی های یک مشاور مجرب و حرفه ای می تواند کار ساز باشد. متخصصان مرکز پیام مشاور به شما آموزش می دهند که چگونه با خیانت همسر خود کنار بیایید.
پیشنهاد می شود مقاله “مشاوره خیانت همسر“ را مطالعه کنید.
2
۳_مشاوره ازدواج
عاشق شدن و ازدواج هر دو در نوع خود استرس زا هستند. این در حالی است که برخی افراد فکر می کنند ازدواج، بخش آسان زندگی را نشان می دهد. اما مهمتر از بحث ازدواج کردن، حفظ یک رابطه زناشویی پس از ازدواج است. که می تواند دشوار باشد.
بزرگ کردن فرزندان، مبارزه با مسائل مالی، ساعات طولانی کار، مواجهه با مشکلات شخصی – به سادگییاد گرفتن نحوه گذر از فراز و نشیب زندگی مشترک می تواند بر هر رابطه ای تأثیر بگذارد.
جای تعجب نیست که بیش از 40 درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود. در حالی که درست است که بسیاری از ازدواجها قرار نبوده باشند -برای مثال برخی از زوجها از هم جدا میشوند یا متوجه میشوند که ناسازگار هستند- بسیاری از ازدواجها به این دلیل پایان مییابد که زوجها ابزاری برای مدیریت مشکلات خود ندارند.
بنابراین دریافت مشاوره تلفنی رایگان از کلینیک های معتبر می توانید راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.
پیشنهاد می شود مقاله ” مشاوره قبل از ازدواج” را مطالعه کنید.
2
۴_ارتباط با جنس مخالف | رابطه دوستی
بسته به زمینه و علت گرایش جوانان به جنس مخالف که این روز ها به عنوان دوستی اجتماعی زیاد شنیده می شود، پیامد های جسمی و روحی متوجه اکثر دختر و پسر های جوان خواهد بود.
رابطه بین آنهامی تواند در طولانی مدت موجب وابستگی عاطفی شود. و این امر در زمان جدایی، آسیب های روانی را به دنبال دارد. به ویژه دختران به دلیل رمانتیک بودن و داشتن شخصیت احساسی نسبت به جنس مخالف بیشتر وابستگی پیدا می کنند.
اگر چه این رابطه ها امروزه در میان جوانان باب شده است. اما به منظور کاهش آسیب های جسمی و سوء استفاده های جنسی و عاطفی، بهتر است برای مدیریت رابطه، از یک مشاور و روانشناس آگاه کمک بگیریم.
2
۵_زوج درمانی
همه زوج ها درگیری را تجربه می کنند. برای برخی این جنگ بر سر پول است. برای دیگران این درگیری و چالش بر سر موضوعات جنسی است و غیره.
این در حالی است که همهگیری ویروس کرونا یک عامل استرسزای بالقوه دیگر را اضافه کرده است: زمان بیشتر در خانه با هم، که میتواند تنشها را تشدید کند یا شکافهای پنهان یک رابطه را آشکار کند.درمان می تواند کمک کند.
برخلاف آنچه برخی ممکن است باور کنند، موضوع انگشت نشان دادن نیست – چه کسی چه کاری انجام داده یا چه کسی مقصر است. «زوجدرمانی ابزارهایی برای برقراری ارتباط و درخواست آنچه نیاز دارید فراهم میکند.
پیشنهاد می شود مقاله “زوج درمانی“ را به طور کامل مطاله کنید.
2
۶_روانشناس کودک
آشنایی با فرزندتان در حین رشد می تواند یکی از با ارزش ترین بخش های والدین بودن باشد. یادگیری نحوه نگرش فرزندتان به جهان، آموزش مهارت های جدید به فرزندتان، و راهنمایی او در حین پردازش احساسات و تغییرات بزرگ جدید، همه بخشی از والدین بودن است، که آسان نیست.
عوامل محیطی، ژنتیکی و فرهنگی همگی می توانند بر رشد کودک و سرعت پیشرفت آنها از یک مرحله به مرحله دیگر تأثیر بگذارند. دریافت مشاوره و راهنمایی های لازم از یک مشاور تلفنی رایگان خوب در این زمان بسیار مهم است.
پیشنهاد می شود مقاله “مشاوره کودک تلفنی“ را به طور کامل مطالعه کنید.
2
۷_مشاوره طلاق
ازدواج و طلاق از مهمترین اتفاق های زندگی به شمار می روند. به همان نسبت که ازدواج شادی آفرین است، طلاق می تواند غم انگیز باشد.
طلاق معمولا پدیده ای فراگیر است و می تواند اکثر اطرافیان از جمله فرزندان و خانواده ها را درگیر کند.
با این حال واقعیتی است که نمی توان آن را انکار کرد. با کمک یک مشاور طلاق آموزش دیده،اوضاع رو به بهبودی خواهد گذاشت.
پیشنهاد می شود مقاله “مشاوره طلاق چیست؟“ را مطالعه کنید.
2
۸_مشاوره جنسی|خودارضایی
خودارضایی موضوعی است که مردان و زنان معمولا از گفتن آن شرم دارند. و در عین حال با عوارض نامطلوب آن دست و پنجه نرم می کنند.
تحقیقات علمی ثابت کرده است که این مسئله می تواند بر سلامت روان افراد تاثیر بگذارد. به همین دلیل بهتر است با دریافت آموزش های صحیح جنسی و زناشویی، از انجام آن اجتناب نمود.
پیشنهاد می شود مقاله “مشاوره جنسی تلفنی” را به طور کامل مطالعه کنید.
2
۹_مشاوره فردی
گاهی افراد تحت فشار های مالی، عاطفی یا هر آنچه که در زندگی رخ می دهد، کنترل خود را از دست می دهند. و کیفیت زندگی آنها پایین می آید.
در این مواقع دریافت مشاوره فردی از یک درمانگر مجرب بسیار مهم تلقی می شود. در اینجا به برخی از درمان های مشاوره فردی اشاره می کنیم که در مرکز پیام مشاور توسط مجرب ترین روانشناسان بالینی انجام می گیرد.
i. درمان با استفاده از رویکرد طرحواره
ii. مشاوره و درمان افسردگی
iii. مشاوره و درمان وسواس
iv. مشاوره و درمان حمله پانیک
v. مشاوره و درمان استرس و اضطراب
vi. مشاوره و درمان پارانوئید
vii. مشاوره و درمان فوبیا
viii. مشاوره و درمان اختلال شخصیت ضد اجتماعی
ix. مشاوره و درمان اختلال دوقطبی
x. درمان ترس های مرضی و فوبیا
سلام ببخشید میتونم خصوصی صحبت کنم؟
با سلام و احترام
بله می تونید از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
کمک میخوام
با سلام و احترام
از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام روز بخیر میشه جواب منو هم بدین
من یه خانم 27 ساله ام و متاهلم یه دختر 2 ساله دارم همسرم هم 33 ساله هستن، ما بعد 4 سال اشنایی باکلی مشکل ازدواج کردیم اما بعد ازدواج همسرم رفتاراش عوض شد و تبدیل به ادمی شد که نمیشناختمش مدام با زن داداشش چت میکرد و سرش تو گوشی بود مدام جلو جمع تحقیرم میکرد من حامله بودم 9 ماه رو عذاب کشیدم گشنگی کشیدم کتک خوردم مدام منو از خونه بیرون میکرد و بعدش هم مجبورم میکرد برگردم من اون روزای حاملگیم برام تبدیل شدن به کابوس و عقده چون هیچکس با زنی که عشقش بوده و حامله هم باشه همچین رفتاری نمیکنه خلاصه من بچم بدنیا اوردم و الان 2 سالشه اما این اقا اخلاقیاتش همونه و مدام خودش و خانوادش به نحوی اذیتم میکنن و تحقیرم میکنن مدام منو بی احترام میکنن حتی زن داداششاش تو روم بهم فحش دادن و تهدیدم کردن اما این هیچوقت پشت منو نداشته و بهشون تذکر نداده جدیدا دیگه کتکم نمیزنه اما مدام باهم قهریم مدام سر هرچیزی بحث میکنیم مدام باهام حرف نمیزنه و خودشو با گوشی مشغول میکنه و البته خانوادش ارجعیت قرار میده
من تو این 4 سال نه لباسی برام خریده و نه پول تو جیبی درست حسابی بهم داده و اجازه نمیده بیرون برم مدام 24 ساعت خونه ام
امروز متوجه شدم رفیق بازیهاش بیشتر از حد معمول شده وبا دوستاش بیرونه از صبح تا 7 غروب اما واسه من نون هم نمیخره بزاره یخچال من بیشتر اوقات گرسنه میخوابم طاقتم تاب شد و بهش تذکر دادم اما اون منو از خونه بیرون کرد و دخترمو بهم نداد الانم میگه بیا جدا شیم و مهریه و نفقه ببخش و دخترمو میبرم تو صلاحیت نگهداری از دخترمو نداری بیا توافقی جدا شیم
شبا رو نمیتونم بخوابم چون نبود دخترم اذیتم میکنه و مدام گریه میکنم و به مرگ فکر میکنم میشه کمکم کتید و بگین ایا من مشکل دارم یا اون
تو فامیلا بهم میگه مریض باید بری روان پزشک توروخدا جوابمو بدین
با سلام و احترام
دوست عزیز علت تغییر رفتار همسرتان را بررسی کنید. با پیدا کردن علت تغییر رفتار بهتر می توانید مشکلاتتان را حل کنید. اما این حل شدن مشکلات به کمک مشاور نیاز دارد.
قبل از طلاق حتما جلسات زوج درمانی بروید. و از مشاور کمک بگیرید.
سلام وقت بخیر
من ۱۶ ساله ازدواج کردم ۳تابچه دارم همسر من اوایل ازدواج خیلی پرکار و پرتلاش بود ولی اخلاق خیلی بدی داشت وداره به شدت بدبین و متعصب بود طوریکه هروقت دعوامون میشد توخونه در و روی من قفل میکرد و تلفناروهم باخودش میبرد من آدم به شدت صبور و آرومی هستم خیلی تحمل کردم .منو که شناخت تعصبش بهتر شد ولی از ایتطرف بوم افتاد خودش هم اوایل آدم سرسنگینی بود انا الان باشگاه میره به سرو وضعش میرسه موبلند میکنه و… ومهمترازهمه که ناراحتی من و بیشترکرده ۵ساله بیکاره وهیچ تلاشی نمیکنه وسرمایه ای نداره.مادرایشون همسر دوم پدرشوهرم بودن که کودکی همسرم جداشدن.پدرشوهرم شهرستان هستن ووضع مالیشونم خیلی خوبه .خیلی کم کمک کردن ولی کافی نبوده همسرم حس حسادت وکینه داره نسبت بهشون.وانقدر بداخلاقه که باهیچ کدوم از خونواده خودش رفت وآمد نداره باخونواده من فقط رفت وآمد داریم اونم بخاطر اینکه خونواده من خوبن واحترامشو دارن اما باکوچکترین ناراحتی بهشون توهین میکنه و فحش میده.من واقعا خسته شدم ادم خونواده دوستی هستش ولی میگه من نمیتونم بیشترازاین برو خونه مادرت.من بخاطر اینکه جو خونه متشنج نشه برای بچه ها خیلی مراعاتشو میکنم اما تاچیزی میگم قهرمیکنه داد میزنه .توهین و… وبخاطر مادرم هم که مریض هستن نمیتونم بهش بگم یا برم خونش چون دیگه تحمل شرایط به شدت واسم سخت شده ومن میدونم ایشون آدم مغروری هستن باید طعم ازدست دادن و بکشن چون اصلا قدر زندگی که دارن و نمیدونن لطفا راهنماییم کنین.اهل مشاوره و… هم نیستن ولی خودم به مشاوره اعتقاد دارم.ممنون
با سلام و احترام
مشکلاتی که شما مطرح کردید عامل های زیادی باعث ایجاد این روند و آسیب ها شده. اگر همسرتان برای مشاوره همکاری نمی کنند بهتر است خودتان مشاوره فردی بگیرید.
سلام
من ۵ ماه که نامزاد شدم اما نامزادم از همین الان شروع کرده به توهین به من و فامیلم موقع عصبانیت خیلی فحاشی میکنه بارها بارها ازش خواهش کردم که به فامیلم توهین نکنه قبول میکنه اما بعدش همون کار خودش میکنه و از همون روز اول هر بار که قهر کردیم تا من پیش قدمی نکنم اون نمیکنه حتی اگر چند ماه هم طول بوشه به من اخطار میده که اگر این کارو بکنی اینجوری میکنم اونجوری میکنم
با سلام و احترام
دوست عزیز توهین به چه معنا؟ اما اگر توهینی هست که منجر به تحقیر شخصیت طرف مقابل می شود باید علت را جست و جو کنید. در یر این صورت ادامه دادن با چنین فردی مشکل ساز می شود.
سلام
من تقریبا یه ساله که ریزش مو دارم بعد به جای اینکه مامان و بابام بهم روحیه بدن که خوب میشه نگران نباش میگن که خجالت میکشیم دوست نداریم کسی تو رو ببینه و … دیگه از خودم بدم میاد نمیدونم چیکار کنم به خاطر حرفاشون خودمم دوست ندارم برم بیرون همش تو اتاقمم
با سلام و احترام
دوست عزیز برای ریزش مو به دنبال درمان بوده اید؟ بهتر است که به جای اجتناب و فاصله گرفتن از خانواده و موقعیت اجتماعی شرایطی را فراهم کنید که در بستر ارتباط اجتماعی قرار بگیرید. مثل ورزش و گروه درمانی
سلام لطفا جواب بدین
من ۲۰سالمه ازدواج کردم شوهرم ۲۱سالشه چند وقت پیش یه دختر غریبه با دست زد رو شونه شوهرم و با وجود اینکه میدونست ناراحت میشم چیزی ب دخترع نگفت بعد چند وقت با دوست شوهرم و زنش رفتیم بیرون ک زنه دستس گذاشت رو دست شوهرم ،شوهرم هم بخاطر اینکه زنه دوستش بود چیزی نگفت با وجود اینکه میدونست من ناراحت سدم میگفت شوهر داره اگ بخاد بهش میگه چرا همچنین کاری کردی (جلو چشمه منو شوهرش هم اینکارو کرد) گفتم تو نگفتی من میگم شروع کرد به فحش و دعوا ک اگ بین شوهرم و دوستش خراب بشه بد میبینم 😔 منم چیزی بهشون نگفتم بعد این ماجراها رابطمون خیلی سرد شده دوهفته هست ک کنار هم نمیخابیم اصلن برای شوهرم مهم نیست و اهمیتی نداره براش😔روزا میره سر کار بعد ک میاد خودشه و کفتر بازی دو سه ساعت دور کفترا بعد هم دور دوست رفیق و اینا بعدم شب میشه راحت میخابه بدون اینکه یک توجهی ب من داشته باشه😔دلم میخاد باهام حرف بزنه اون همش میگه میرم سرکار خستم حال ندارم اما برای کفتر بازی و دوست و رفیق خسته نیست 😔بهش میگم میگ اره فقط برای تو خستم برای کفتر و رفیق خسته نیستم 😔مدام بحث و دعوا داریم به احساسات من توجه نمیکنه 😔میگه بده تا خوب باشم باهات منم میگم تا خوب نباشی چجوری بدم 😐😔میدم اما بازم ماجرا همینه 😔کلی مشکل دیگ با خانوادش دارم همش مثل غریبه ها باهام رفتار میکنن ب شوهرم ک میگم میگ انقدر رابطه منو با این و اون خراب نکن میگ دوستم داره عاشقمه ولی این ک نشد دوست داشتن و عاشق بودن 😔جدا خابیدن اذییتم میکنه اما برای شوهرم اصلا مهم نیست دلم میخاد باهام حرف بزنه اما هیچ حرفی نمیزنه 😔تو ماشین اگ تنها باشیم حرف نمیزنه حرفم بزنم میگ هیچی نگو تمرکزم بهم میخوره ولی اگ مادرش یا یکی ریگ باشن همراهمون یا با یکی دیگ باشه کلی موقع رانندگی میگ میخنده 😭😭😭اینجور زندگی رو نمیخام 😔با من دعوا میکنه ناراحتم میکنه وقتی من دارم ناراحتی و گریه میکنم همون موقع با دوستاش درحال بگو بخنده یا با بقیه 😭چیکار کنم 😔ساعت چارونیم هست کل شب نخابیدم ولی شوهرم تخت خابیده نمیدونم چیکار کنم 😔
با سلام و احترام
دوست عزیز فکر می کنید علت این همه فاصله و خونه نموندم همیرتون چیه؟ از چه زمانی شروع شده؟
باید بگردید دنبال ویژگی ها و تفریحات مشترک و اونها را تقویت کنید. و انگیزه خانه ماندن همسرتان را بالا ببرید و از همه مهمتر بگردید دنبال دلیل فرار همسرتان از خانه.
سلام من یه نوجوانم که امسال سال اخرم هست و مشکلم اینکه واقعا دوست دارم درس بخونم و استعدادشو دارم ولی افسردگی دارم و خیلی زود انگیزه امو از دست میدم ولی مشکل اصلی من دعوای پدر و مادرمه ، هروقت به همدیگه میرسن باهم دعوا و مشاجره دارن اونم با صدای بلند و باعث میشه اعصابم به هم بریزه و نتونم تمرکز کنم ، بخاطر همین گاهی اصلا دوست ندارم از مدرسه برگردم و فقط لفتش میدم تا نیام خونه ، الان من باید چیکار کنم؟این مسئله داره به آینده ام آسیب میزنه و هیچ کاری نمیتونم بکنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که اهداف خود را بنویسید و روی آنها متمرکز شوید. برای رهایی موقت از رفتارهای پدر و مادر هم بهتر است که درس هایتان را در کتابخانه محل بخوانید تا بتوانید آرامش بیشتری داشته باشید.
من ی نفر تو زندگیم هست که خیلی دوسش دارم ولی یهو ی آقایی منو به هوس انداخت یکم چت میکردیم هم با کسی که دوسش دارم هم با اون آقا بعد یک روز این آقا اومد منو دید و لمس داشت نه لمس جنسی ولی داشت و من از اون شب پشیمونم بشدت و از اون شب روز و شبم شده گریه چیکار کنم پاک شم و بتونم به زندگی با کسی که دوسش دارم ادامه بدم؟ و میخوام آروم بگیرم و از بدن خودم بدم نیاد
با سلام و احترام
دوست عزیز الان نگران چی هستی؟ لطفا نگرانی هاتون را بازگو کنید… نگران دوست پسرتان هستید که بفهمد؟
باید مسولیت اشتباهی که کردید را بپذیرید و به خودتان زمان بدید. در مورد این موضوع هم لازم نیست با کسی صحبت کنید.
سلام. من توی رابطه های عاطفیم مدام به مشکل میخورم، کسایی میان توی زندگیم که ادمای درستی نیستن و هرچقدر هم تنها باشم و بعد مدتها بخوام با یکی وارد رابطه بشم باز ادم درستی انتخاب نمیکنم، از لحاظ روحی حال خوبی ندارم، باید چیکار کنم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز ادم های درستی نیستن یعنی چی؟ از چه نظر درست نیستن؟ ملاک های شما برای انتخاب چیه؟ آیا اول وارد رابطه می شوید و بعد به دنبال شناخت هستید؟ لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با ما در ارتباط باشید.
سلام من هشت ماهه ازدواج کردم ازدواج دومم هست دوتا دحتر دارم و همسرمم یه دختر دارن، مشکل من از اونجا شروع میشه که همسرم قبل ازدواج به من نگفته بودن که دخترشون از لحظ ذهنی و یکمم جسمی عقب مانده هستن. و وقتی بعد ازدواجمون دخترشون که پیش مادرش بود رو آورد من شوکه شدم با همسرم دعوا کردم که چرا از من مخفی کردی. و اون انکار کرد و مشکلات دخترشو تنبلی تلقی میکرد، حتی پیش دکترم نبرذه بودنش، بعد سعی کردم کمکش کنم بردمش ام آر ای و مشکل مغزیش مشخص شد، رابطه خوبی باهاش برقرار کردم سعی میکردم مثل بچه ها خودم ببینمش ولی دخالتهای مادرش و خانواده ی مادرش بچه رو به لجبازی کردن با من تشویق کردن، الان ازش متنفر شدم حتی یکساعتم نمیتونم تحملش کنم نمیدونم چکار کنم، مادرشم مسئولیتشو نمیپذیره، دوست دارم برگردم به عقب ولی نمیشه تو رو خدا کمکم کنید، حتی جرأت نمیکنم باهمسرم درموردش حرف بزنم داد و بیداد میکنه میگه دیر نشده طلاق بگیر چون میدونه طلاق نمیگیرم اینو تکرار میکنه
با سلام و تحترام
دویت عزیز می توانید همسرتان را از دخالت های مادر و خانواده مادری دختر خانم آگاه کنید. و اگر مدرکی دارید از طریق قانون اقدام کنید. شکایتی با عنوان سواستفاده از ضعف نفس اشخاص و تحریک فرزند به ایجاددرگیری ، توهین و بر هم زدن نظم خانواده.
با این کار شاید بتوانید تا حدی آرامش را به خانواده برگردانید.
سلام من به شدت به شوهرم شک دارم و از ارتباطش با خانوما و دخترا اذیت میشم اصلا نمیتونم تحمل کنم جوری که واقعا میخوام ازش جدا بشم
مثلا یه نمونه از چیزایی که اذیتم میکنه رقصیدن با یه دختر دیگه اس … من نمیدونم باید چیکار کنم
حتی من باید در رابطه با پوششش جلو خانوما حرص بخورم
با سلام و احترام
دوست عزیز آیا شاهد موضوع خیانت بودید؟ موضوع خاصی دیدید که شک کردید؟ و اینکه همسر شما در مهمانی ها مدام به شما توجه نمی کند؟ اگر عمدی است باید علت را جست و جو کنید و هر دو با هم مشاوره بگیرید.
باسلام من مرد37ساله هستم 11ساله زندگی میکنم 1فرزند دختر دارم از شروع زندگی جرقه اختلافات رو خانواده من زدند با برداشتن پولی که در عروسی جمع شد همچنین قولی که پدرم داد که تا1سال دیگه من به پسرم خونه میدم زنددگی ما ادامه داشت تا من به خاله خانومم بدبین شدم و احساس کردم قصد دخالت داره و خانوممو از رفتن به خونه خاله اش منع کردم و درگیریهای فیزیکی زیادی هم داشتیم و اوضاع مالی خوبی هم نداشتم تا6سال پیش که همزمان بود با به دنیا اومدن دخترم من دنبال خونه بودم که مادرخانومم خونه بهم داد با اجاره پایین و من6سال نشستم و من هم آدم زودجوش و عصبی هستم و با نحوه پوشش خانومم هم مخالف بودم تا روز دوم عید امسال که من بنه به دلایلی خیلی عصبی بودم و در رستوران با خانومم جر و بحث کردم و جلوی فامیلاش بچه رو از دستش کشیدم و رفتم و الان دچار پشیمونی بدی شدم عذاب وجدان دارم و خیلی زندگیمو دوس دارم چون تلاشمو میکنم الان خانمم بهم میگه برو از خونه برو بیرون چند روز تنها باشم نه زنگ بزن نه پیام بده و میگه میخام چند روز واسه خودم باشم من چه کنم؟
با سلام
دوست عزیز بهتره که یه تایمی به همسرتون بدید تا حالش بهتر یشه. و بی احترامی پیش اومده رو براش جبران کنید. در ضمن برای حل مشکلاتتان می توانید از زوج درمانگر کمک بگیرید.
سلام وقت بخیر من ۱۰ساله ازدواج کردم یک پسر۸ساله دارم چندبار بخاطر عتیادشوهرم درخواست طلاق دادم وقت چندبار پسرمو ازم جداکرد بخاطر بچه ام مجبور شدم برگردم ولی الا ۸ماه طلاق گرفتم پسرمو برده مشهد گاهی وقت باهاش تلفنی حرف میزنم اما شبها تادیروقت فکرمیکنم چرا این اتفاق افتاد واز خودم متنفر شدم دوست دارم بمیرم نمیدونم چرا اینجوری شدم چرا از خودم بدم میاد😔
سلام
دوست عزیز این حال شما بعد از جدایی یه مقدار طبیعی هست. بهتره که به خودتون فرصت بدید و حالتون رو بپذیرید. در مورد دیدار فرزندتون هم بهتره از طریق قانون اقدام کنید.
سلام وقت بخیر،
من چند ماهی میشه که نامزدی کردم ،همدیگرو دوست داریم، ولی نامزد من بعضی وقت ها اخلاق تندی دارن ،مثلا داد میزنن یا با من ملایم حرف نمیزنن، بعضی وقتها فکر میکنم که این رفتار رو از پدرشون به ارث بردن، آخه م خیلی حساسم رو این موضوع که طرف مقابلم با احترام باهام حرف بزنه یا بهم حس خوب بده با رفتارش بهم اعتماد بنفس بده ،نه این که بدتر اعتماد بنفسمو بگیره!
بیشتر بحثم سر این هست که بهش میگم توو جمع و جلو بقیه آروم رفتار کن احترام بزار به من همونجور که من احترام میزارم به شما، اونم میگه باشه و قول میده ولی بازم پیش میاد
حتی چندبار بهش گفتم من نمیتونم با این رفتار کنار بیام و میخوام رابطمونو تموم کنم ولی اون قول داد و بازم پیش اومد،من خیلی ناراحت میشم و هربار که همدیگه رو میبینیم بعدش بخاطر رفتار و حرفاش تا چن روز تو فکر میرم،حالا نمیدونم من خیلی حساسم یا واقعا رفتار اون واسه من بده
با سلام و احترام
دوست عزیز می تونید به همسرتون پیشنهاد بدید که برای تعدیل رفتارشون از روانشناس کمک بگیرن. و تکنیک های کنترل خشم را یاد بگیرن.
سلام من 20 سالمه
من تو ذهنم تصور میکنم کسایی که میشناسم مخصوصا رفیقم رو کتک میزنم با اینکه دوسش دارم و هیچ خصومتی باهاش ندارم مخصوصا قبل خواب احساس خوبی بهم میده بعضی شبا زودتر میرم تو تخت تا بیشتر بتونم تصور کنم اولا برام مهم نبود ولی الان دیگه دارم خفه کردنش و دستو پا زدنشو تصور میکنم و دارم از خودم میترسم نمیتونم این افکارو تمومش کنم معتادش شدم اولا اینجوری نبودم نزدیک 3 ساله اگه یه شب بهش فک نکنم خوابم نمیبره همش میترسم که نکنه واقعا بهش اسیب بزنم لطفا کمکم کنین چطوری به این افکار خاتمه بدم
با سلام و احترام
دوست عزیز این افکار وسواس گونه است و بهتر است که زودتر با یک روانشناس بالینی صحبت کنید. و در صورت لازم از روانپرشک هم کمک بگیرید.
سلام
من و همسرم سه سال ازدواج کردیم ویه دختریک ساله داریم
همسرم از اول دست بزن داشت وبد دهن بود وسرهرمسئله کوچیک زود دعوا درست میکرد و بعداز زایمانم تا هفت ماه بداخلاق ترشده بود مدتی خوب بود تا اینکه دیروز سریه سوختگی غذا دعوا راه انداخت و شروع کرد به فحش دادن خانوادهام منم وکل ظرف هاوقابلمه هایی که روی اجاق بود روریخت تو خونه منم ناراحت شدم و پرسیدم چرا کتری روی داشت تا دلش خواست زد تو سرم .
من سعی می کنم به خانواده ام خبرندم چون من یه شهرو اون هم یک شهر دیگه برای همین که من دوست ندارم کسی خبر داره بشه زنگ زد به مادرم وشروع کرد به گفتن دعوا به نظر شما من چیکارکنم ؟
یعنی بریم پیش مشاوره ؟
با سلام و احترام
دوست عزیز کنترل خشم همسر شما به شدت پایین است. بهتر است ابتدا همسر شما مشاوره فردی داشته باشند. تا از نظر روحی خودشان در یک شرایط بهتری قرار بگیرید و بعد از آن مشاوره زوج درمانی داشته باشید.
در ضمن دست بزن همسر شما، امنیت جانی شما را تهدید می کند. پس بهتر است که در مواقع دعوا از بهزیستی یا پلیس درخواست کمک داشته باشید. و بعد از آن به پزشکی قانونی مراجعه کنید.
سلام من 25 سال هست ازدواج کردم از همون اول باهم اختلاف داشتیم، اصلأ اهل گفتگو نیست هر وقت میگم در مورد مسائل زندگیمون باهم صحبت کنیم تا به کمک هم حل بشن، داد و بیداد میکنه یا میره تو یه اتاق دیگه یا از خونه میره بیرون، مشاور رفتیم خیلی اوضاع خوب پیش میرفت که دیگه موافقت نکرد بریم، روانپزشک براش دارو تجویز کرده بود چند ماه به زور من خورد ولی بعدش دیگه مصرف نکرد، بسیار پرخاشگر هست و کنترل خشم نداره، یه موضوع که خیلی آزار دهنده هست بد دل و تعصبی بودنش هست، مدام از من و دخترها ایراد میگیره، ما از نظر حجاب پوشش موجهی داریم، جوری که اصلأ راضی نیستیم باهاش بیرون بریم همش در حال غر زدن و ایراد گرفتن هست، دوست نداره مهمونی بیاد میگه بیام حرص میخورم، همش حواسش به من و دخترهاس که ببینه چی میگیم با کی حرف میزنیم واقعأ دیگه خسته شدیم از دستش، لطفأ بفرمایید من چیکار کنم 🙏🏻
با سلام
دوست عزیز احتمالا همسر شما دچار شک و یا بیماری پارانویید هستند. پس بهتر است که قبل از اینکه با مشاوره خانواده صحبت کنید، همسرتان از مشاور فردی کمک بگیرند. در این زمینه روانشناس بالینی و روانپزشک می توانند به همسر شما کمک بهتری کنند.
سلام .من یه مقدار طلا و پس انداز داشتم میخواستم بپرسم به نظر شما مغازه بهتره بزنم یا نگه دارم ماشین بخرم ممنون میشم راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر کسب و کار ندارید بهتر است که با پولی که دارید یک برنامه ریزی درست انجام دهید و به دنبال ایجاد مغازه برای کسب و کارتان شوبد.
سلام من خانم هستم یک سال ازدواج کردم
همسرم نه پول میده فقط موقع رابطه جنسی منو بغل میکنه من باید چطوری رفتار کنم
با سلام
دوست عزیز بهتر است که در این مورد هر دو نفر شما از زوج درمانگر کمک بگیرید.
سلام شش ساله ازدواج کردم همسرم ازنظرجنسی خیلی دیرباهام رابطه برقرارمیکردانگارحسی بهم نداشت شک کردم داخل خونه گوشیموگذاشتم روحالت ضبط وشب تنهاش گذاشتم متوجه شدم که بامردهارابطه داره هم خودش بااون هارابطه برقرارمیکنه ازراه معقدوهم اون مردباهمسرم این کار انجام میدم اگرهفته ای یک بارتنهاش ندارم تاکارشوبامردهاانجام بده بداخلاق میشه حتی این وسط هااصلابه من میلی ندارن کمکم کنید
با سلام
دوست عزیز همسر شما دچار اختلال جنسی می باشد و بهتر است که همسرتان زیر نظر یک سکستراپ درمان شود. در غیر این صورت می توانید به راههای دیگر فکر کنید.
سلام .من یه دختر ۲۲ ساله هستم با یه پسری تو دانشگاه آشنا شدم . من دختری بودم که تو جمع پسرا بودن رو بد نمیدونستم و خب با اکیپ دختر پسر میرفتیم بیرون . یه بار تو اینستا به این آقا پسر پیام دادم و با هم آشنا شدیم . رل زدیم البته ایشون از کلمه دوست پسر و رل بدش میاد و قصدش ازدواج . متاسفانه گذشته من رو میدونه و خودش بهم کمک کرد که از این اکیپ ها بیام بیرون و حرفایی که پشت سرم زده میشد رو جمع کرد.اما حالا که من بهش وابسته شدم بهم مه هرزه خراب . همش ازم میخواد گذشته م رو ثانیه به ثانیه بهش بگم . ازم میخواد بدون کم و کاست براش همه چی رو توضیح بدم . کلی تهمت زده بهم. این آقا بهم تجاوز کرده و ازم فیلم گرفته😭😞 همش تهدیدم میکنه . من باید چیکار کنم؟؟؟؟؟ بنظرتون میشه افکارش رو درست کرد؟ اصلا درسته من بیام ریز به ریز گذشته م رو براش بازگو کنم؟ چیکار کنم کوتاه بیاد؟
با سلام و احترام
دوست عزیز گذشته هر کسی مربوط به خودشه و نیازی نیست که برای کسی بازگو کند. در مورد تجاوز هم اگر بکارت شما از بین رفته باید بتوانید تجاوز بودن این رابطه را اثبات کنید در غیر این صورت رابطه ای بوده که هر دو نفر از انجامش راضی بودن.
در کل اگر فکر می کنید که دارید از نظز روانی آسیب می بینید بهتره که رابطه را پایان دهید.
من با خونوادم مشکل دارم جوری ک ب روانم اسیب میزنه ب زندگیم ب همچی میخام خودکشی کنم چن ساعت یا چن روز دیگه نمیدونم ،ی لحظه دلم خاست قبلش با مشاوره صحبت کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با مرکز ما تماس بگیرید و مشکلاتتان را با خانواده بهتر برایمان بازگو کنید. حتما راهی برای رهایی از مشکلات هست. اگر شرایط تماس ندارید با بهزیستی یا مرکز مقابله با بحران تماس بگیرید و درخواست کمک داشته باشید.
سلام
من آدم شکاک هستم البته اطرافیانم بهم میگن شکاکی من ک خودم تا اینجا 70% شک هام به واقعیت پیوسته حال شما بفرمائید مشکل از من است یا اطرافیانم و اینک اگر من شکاکم راه حل چیست؟
با سلام
دوست عزیز بستگی دارد شکاکیت تا چه حد باشد. اگر در حد اختلال باشد باید به دنبال درمان باشید. در ضمن میزان شکاکیت باید با مصاحبه و پرسشنامه بالینی تعیین شود.
سلام من ۱۹ سالمه و با پسری ۲۸ ساله آشنا شدم و از همون روز اول چت همش به فکر ازدواج با منه و خیلی از ازدواج میترسم و هم از سن هامون یعنی این فکر تو سرم میاد که ۲ ساله دیگه اون میشه ۳۰ سالش من تازه ۲۱ ساله شدم و شور هیجان دادم و اون ی زندگی آروم میخواد یا اگه ازم بچه بخواد به زودی و استرس این چیزا خیلی روانمو بهم ریخته
حتی ترس از این دارم که اگه ازدواج کردیم معذرت میخوام اگه منو بدون لباس ببینه از هیکلم اگه بدش بیاد چی یا اونجوری که فکر میکرد نبودم چی یعنی میترسم انتخاب اشتباه کنم و از دستش بدم ویا باهاش ازدواج کنم لطفا راهنمایی کنید
با سلام
دوست عزیز چه مدتیست که از آشنایی شما می گذره؟؟ ازدواج موضوع مهمی هست و خیلی از فاکتورها را باید بدونیم تا بتونیم کمکتون کنیم لطفا با ما تماس بگیرید.
سلام برای مشاوره تلفنی هزینه بلید پرداخت کنیم بعد مبلغش چقده؟
با سلام و احترام
دوست عزیز برای گرفتن مشاوره می توانید از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید. اگر به تلفن ثابت دسترسی ندارید می توانید از طریق درگاه در صفحه اول سایت هزینه پرداخت کنید تا بتوانید به مشاور وصل شوید.
با تشکر
سلام وقت بخیر
من تقریبا 5 ساله با یه آقا پسر اشنا شدم و طی این مدت از نظر خودم که 5 ساله باهمیم کوچیکترین تردیدی بهش ندارم و کاملا قابل اعتماده هنوز هیچ برخورد بدی هم ازش ندیدم و برعکس همیشه هروقت ناراحتم و بهم میریزم انقد با حوصله پای تک تک حرفام میشینه و کاری میکنه که ازین رو ب اون رو بشم اون با قانون جذب و قانون کشش آشنام کرد باعث شد که از لحاظ روحی و کاری تو هر زمینه ای خیلی پیشرفت کنم هر روز باعث حال بهترم میشه اما هیچوقت ابراز علاقه نمیکنه میگه که به وقتش چون میترسم حرفی بزنم و نتونم پاش وایسم و شرمندت بشم همیشه هم هرکاری میکنه که منو سمت خانوادم هول میده هیچوقتم حاضر نشد که باهاش برم سرقرار یا بخاطرش کاری کنم میگه که دلتنگی هست ولی نمیخام بخاطر من تو دردسر بیوفتی یا خدای نکرده ب خانوادت دروغ بگی یا ازین حرفا ولی دوسه بار همو دیدیم یبارم اومد خونمون به بهانه پتو آوردن برامون که ازش خریدم چون هم مسافرکشی میکنه هم پتو و اینا میفروشه بار دومم با خانوادش اومد و گفت که تا عید انشاالله باخانوادم حرف میزنم که رسمی بشه
امروز خواهرم به یه خانوم زنگ زد گفت که فال طاروت و قهوه بگیره یه چیزایی گفت که این پسر با یه زن بیوه در ارتباطه و مشکل عصبی داره و سرگردونه و افکار بدی داره و توی ابراز محبت خسیسه و مغروره و دلش نمیخاد که با خواهرت ازدواج کنه و دو دله و این زن نمیزاره و کم حرفه فلان بعد از شنیدن این حرفا خیلی بهم ریختم
دیشب باهاش یکم حرف زدم درمورد زندگی مشترک و اخلاق و اینا بعد خودش یکم از خودش گفت که بعضی چیزا که این خانوم گفت انگار صحت داره گفت بعضی وقتا عصبانی میشم و دلیلش گیر دادن مادرمه چون کارش مسافرکشیه میگه که وقتی کسی زنگ میزنه زیاد گیر میده به همین خاطر دیگه جلوی هیچکس جواب تلفنمو نمیدم چون از سین جیم کردن بدم میاد اینو که گفت یکم بهم ریختم ولی حتی شیشه های ماشینش هم شفافه ینی دودی نیست میگه بخاطر اعتماد مسافرام دودی نمیکنم گفت که خیلی کم حرفم ولی کل روز و شبش رو هم درحال ویس دادن ب خودمه ینی تا فرصتی گیرمیاره که تنهاست ویس میده اما میگه اولین نفری هستی که تونستم بهش ویس بدم حتی ب خواهرامم ویس نمیدم وقتی هم امکان ویس نیست هم چت میکنه
واقعا نمیدونم چیکار کنم بنظرتون اینا واقعیت دارن ؟
لطفا راهنمایی کنید🙏
با سلام و احترام
دوست عزیز شما نمی توانید بر اساس فال در مورد زندگی تان تصمیم بگیرید. بهتر است به جای اینکه با فال شصیت شناسی کنید از متخصص و کارشناس در این زمینه کمک بگیرید. پیشنهاد من به شما این است که از مشاور قبل از ازدواج کمک بگیرید. و با تایید یا دم تایید ایشان جلو بروید.
۲باردرطول۶سالزندگیهمسرمخیانت( تلفنی) کردهردفعهبعدازدوهفتهرسواشدالانباشکوبیاعتمادیزندگیمیکنماگرطلاقشنمیدمبهخاطرپسرموترسازسرزبونافتادنمردمحتیحاظرماونهمهچاقوکهزمانمجردیخوردموبهدیگرانزدمهمرویکجابخورمولیحتیمادرزنمتفهمهچیبرسهبهبقیهترسازطلاقورسواشدنازیهطرفباشکوبیاعتمادیزندگیکردنازیهطرفبعضیازوقتهاخودکشیمیادسراغم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که در مورد خیانتی که اتفاق افتاده کاملا با همسرتان صحبت کنید. دلایل خیانت را بررسی کنید و با خودت به نتیجه برسید. اگر نمی توانید ببخشید یا فراموش کنید بهتر است که با یک روانشناس در ارتباط باشید تا بهتر بتوانید فرایند فراموشی را طی کنید. و حتی اگر با کمک روانشناس هم نتوانستید ببشید همی توانید بدون در نظر داشتن حرف دیگران جدا شوید. هیچ چیز در دنیا مهمتر از خودتون نیست.
سلاممن خیلی درگیر شدم احساس میکنم زندگی پوچه بدنیا اومدم زندگی میکنم ولی بعد باید بمیرم احساس میکنم همش داریم زندگی میکنم بیخودی اخرش مرگه مثل خیلیا که اومدن ورفتن .نگرانم ادیتم کمکم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز صحبت های شما نشان دهنده این است که دارید وارد مرحله افسردگی می شوید. بهتر است که با یک روانشناس بالینی صحبت کنید. لطفا از تلفن ثابت با شماره 90990722026 تماس بگیرید.
سلام. من یک دختر 44 ساله و مجردم. پدرومادرم از دنیا رفتن، خواهروبرادرم مشغول زندگیهای متأهلی خودشون هستن و کلا منو فراموش کردند. هیچ شغلی ندارم، لیسانس جغرافیا دارم که هیچ کاری باهاش گیر نیاوردم. نه همسر، نه فرزند، نه مال و اموال، نه شغل و درآمد، نه هیچ مهارت و هنر خاصی، هیچی ندارم که بگم امیدی به ادامه این زندگی دارم! ای کاش خدا لااقل راه خودکشی رو باز میذاشت تا اینجور مواقع آدما بتونن به بازی پر از یأس و ناامیدی و بی هدفیِ زندگیشون خاتمه بدهند، که این راه هم حرام کرده!
من چیکار کنم؟ هرشب که میخوابم میگم خدایا امشب منو قبض روح کن دیگه فردا صبح بیدار نشم ولی باز میبینم نمردم هنوز!
من یه دختر بی هدف و بی انگیزه و ناامید و مأیوس و بی پول و آماده مردن هستم!
با سلام و احترام
دوست عزیز حرف های شما نشانه های افسردگی دارد. بهتر است که برای خودتان سرگرمی درست کنید. اگر با رشته خودتان نمی توانید کار کنید به سراغ کاری بروید که نیاز به تخصص دانشگاهی نداشته باشد. کاری را شروع کنید تا احساس ارزشمندی شما بالا برود. در این موارد می توانید با روانشناس صحبت کنید.
سلام یه پسر 17 ساله دارم تو فضای مجازی با یه دختر هم سن خودش دوست شده و من امروز متوجه شدم چکار کنم، چطور بهش بگم که این رابطه را تمام کنه که به درسش لطمه نزنه درس خواندنش برام خیلی مهمه براش برنامه ریزی کردم و هزینه زیاد انجام دادم لطفا راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با فرزندتان رابطه دوستی و نزدیکی را بگیرید تا بتوانید به دنیایش راه باز کنید. با امر و نهی کاری درست نمی شود.
سلام من ۴ ساله ازدواج کردم و بچه ندارم تازه الان دو سه ماه فهمیدم که شوهرم با دوستش و دوست دختر دوستش سه تایی میرن بیرون سیگار کشیدن و …و الان متوجه شدم که برای اینکه تنها نباشه با ی خانم ۴۰ ساله ریخته رو هم من هم متوجه شدم لطفا کمک کنید به شوهرم هیچی نگفتم عادی برخورد کردم میخوای ی کاری کنم پشیمون بشه و یا اینکه مچشونو بگیرم فقط میخوام بترسونمش راستش با دختره دوستم و میخوام با کمک اون مچشونو بگیرم شوهرمم ی آدمیه که زود جوش میاره و میترسم از اینکه مچشو بگیرم منو طلاق بده چون دوسش دارم فقط میخوام از این کار پشیمون بشه لطفا کمک کنیو مممنون
با سلام و احترام
دوست عزیز به احتمال زیاد تفریحات مشترک شما و همسرتان به مشکل خورده است. و رابطه شما دچار عدم همدلی شده است. بهتر است که از خدمات زوج درمانی استفاده کنید.
سلام من ۱۵سالمه کلاس ششم بودم کرونا اومد صمیمیترین رفیقم ولم کرد بابام هم نذاشت بیشتر از هفتم درس بخونم افسردگی بی حصلگی گرفته وابسته گوشی شدم ادم سابق بچگیام نیستمکارامدست خودم نیست نمیتونمخودم درکبکنم ته هچ جمله ایی نمیتونم خودمتوصیف بکنم.ته یک نیم سال اخیر وابسته دوتا پسر شدم.
یه ماه پیش خاستگار داشتم بابام قبولش نکرد الان سه هفته هست پشیمونم بی حصلگیناراحتی گرفتم ی جورایی پسره میخام وقتی یادش می افتم ذوق میکنم ی حس خوبی میگیرمولی وقتی میفهمم از دستشدادمگریممیگیره نمیدونم الانچکارکنم
با سلام و احترام
وقتی دلت تنگ میشه علت جدایی را مرور کن تا سریعتر بتوانی به پذیرش برسی. در مورد امکانات در خانه پدر هم سعی کنید از حق خود دفاع کنید و با صحبت کردن با پدر از امکانات آموزشی بهره مند شوید.
سلام من عاشق ی دختر شدمه تو مجازی با هم اشنا شدیمه من خوزستانم اون کرمانشاه از دو قوم مختلف از هم دوریم نمیدونم چ بکنم هر چند از گاهیی بهم میگه دلم گرفته منم هر کار میکنم اروم شه ولی نمیشه بعد از چند روز یکبار. ی داستان پیش میاد سریع قهر میکنه زود رنجه چ بکنم بنظرتون؟
در رابطه مجازی بودن رابطه باید گفت که در دنیای مجازی شما خیلی مجال آشنایی کامل را ندارید. و وابستگی شدید ایجاد می شود که ممکن است به زمان و برنامه های روزانه شما آسیب بزند. بهتر آن است که این ارتباط را قطع کنید.
سلام آقا هستم تو عقد هستم مراحل تمکین انجام دادم ابلاغ اومده که منزل و مسکن تاییده نفقه جاریه ماهی فلان و مجلس عروسی رد شده بعد تا بیست روز تجدید نظر دادن الان من تا ۲۰ روز وایستم اعتراض نکرد خانومم چه کاری باید انجام بدهم نامه اجرایی میخواد یا خیر
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر رای به نفع شما صادر شده است می بایست تا قطعی شدن رای صبر بفرمایید و نهایتا پس از نهایی شدن ناشزه بودن خانوم، شما مس توانید از دادگاه اجازه ازدواج مجدد دریافت نمایید.
سلام من چند وقته با اقایی وارد رابطه شدم اما همش استرس دارم و دقیقا نمیدونم استرس چیه انقدر این استرس زیاده که حالم بد میشه
با سلام و احترام
دوست عزیز اولین باز است که با جنس مخالف وارد رابطه شده اید؟ و اینکه قصد شما از این ارتباط چیست؟ میتواند ریشه های استرس شما را مشخص کند. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید تا بتوانیم خدمات بهتری به شما بدهیم.
سلام خسته نباشید من 12ساله ازدواج کردم دوتا پسر دارم چند روزی میشه به خاطر اخلاق های بد همسرم آمدم خانه ی پدر الان میگه پشیمونم وار من می خواد برگردم بهش گفتم باید با پدر و مادرت بیای دنبالم وتعهد نامه هم امضا کنی میگه زشته وقبول نمیکنه میگه من حرفم حرفه اعتماد کن .تنها میخواد بیاد و تعهد هم امضا نمیکنه به نظر شما چیکار کنم لطفا زود جواب بدین خواهش میکنم چون تا شب با ید جوابش بدم
با سلام و احترام
دوست عزیز زندگی و رابطه دو نفره چیزی نیست که با تهد دادن به انواده شما درست شود. بهتر است که برای حل مشکلاتتان با یک مشاور صحبت کنید. و هر دو با هم برای حل مشکلات گفت و گوی سالم دو نفره داشته باشید.
سلام .من شوهرم خیلی زود عصبی میشه یعنی سر هر مطلبی بخوام باهاش صحبت کنم زود از کوره در میره خیلی فحش میده از فحش دادن هیچ پروایی نداره .من خیلی سعی میکنم با آرامش با هاش صحبت کنم ولی خدا نکنه حرفی که میشنوه مورد علاقش نباشه دیگه نمیدونم چجوری باهاش صحبت کنم که عصبانی نشه با خودم میگم دیگه باهاش حرف نزنم قهر میکنم باز نمیشه باهم خوب میشیم باز دوباره توهین و پرخاش گری و دعوا دیگه خسته شدم راهنمایی بفرمایید لطفا
با سلام و احترام
دوست عزیز همسر شما کنترل خشم بسیار پایینی دارد. بهتر است که از ایشان بخواهید با کمک یک روانشناس روی کنترل خشم خود کار کند.
سلام خواهش میکنم جواب منو بفرمایید
۱۹ ساله ازدواج کردم از همون اول به همسرم علاقه نداشتم
مشکل زود انزالی ایشون همیشه موجب آزار من میشد
ایشون ۱۷ سال از من بزرگتر هستن از نظر ظاهر و قیافه اصلا به من نمیخورند و من به خاطر مشکلات مالی خانوادم اون زمان ازدواج کردم ولی هنوز نتونستم با قیافه ایشون کنار بیام
با سلام و احترام
دوست عزیز بلاخره شما 19 سال پیش این آقا را با همین شزایط پذیرقتید. الان چه شرایطی براتون به وجود اومده که شرایط براتون غیر قابل قبول شده. در مورد مشکل جنسی باید با سکستراپ در ارتباط باشید.
سلام خسته نباشید من دختری دارم 14 ساله تا پارسال درسش خیلی خوب بود اما امسال افت درسی داشت امروز باهاش در مورد اینکه چرا افت درسی داری صحبت کردم گفت باید یه چیزی بگم ولی میترسم نگرانت کنم مامان گفتم بگو ونگران نباش من کنارت هستم گفت من با بقیه دوستانم فرق دارم گفتم یعنی چی گفت من هماز دخترها خوشم میاد هم از پسرها یعنی گرایش جنسی من فرق داره خیلی سعی کردم منطقی با این موضوع کنار بیام ولی واقعا بهم ریختم لطفا کمکم کنید باید چکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز احساسات و تمایلات فرزند شما باید بررسی شود. بد از بررسی کامل می توان گفت که آیا فرزند شما مشکل هویتی دارد یا خیر. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با روانشناس مرکز ما در ارتباط باشید.
سلام من دختری ۱۳ ساله هستم قبلا از خیلی چیز ها متنفرم بودم ولی به مرور زمان کم شدن خداروشکر نمیدونم از کی شروع شد ولی وقتی کاری رو انجام میدادم و با اون افکاری که ازشون متنفر بودم انجام میدادم باید دوباره اون کار رو انجام میدادم و با افکار خوب به مرور زمان توی زندگیم به اختلال رو به رو شدم مثلا الان اگه از یه چیزی که متنفرم ایم ببرن کلللل روزم خراب میشه و توی اون روز کار هایی که دوست دارم رو نمیتونم انجام بدم این اختلال روانیم روی درم هم تاثیر گذاشته مثلا اگه اون روزی که خراب شده تکلیف داشته باشم انجام نمیدم تا روز جدید یعنی ساعت از ۱۲ شب بگذره که روز جدید بیاد انجام میدم افکار منفی داره دیوونم میکنه دیگه نمیتونم راحت زندگی کنم خیلی چیز هارو سخت میگیرم من فقط ۱۳ سالمه و سن زیادی ندارم که انقدر اذیت بشم حتی الان هم که دارم پیام برای شما مینویسم هم هی پاک میکنم مینویسم لطفا لطفا راهنماییم کنین من خودم فکر میکنم با مرور زمان مثل بقیه افکار منفی اینم از بین میره ولی میخوام سریع تر راحت بشم خواهش میکنم راهنماییم کنید حتی توی روابطم با خانوادم هم تاثیر گذاشته
با سلام و احترام
دوست عزیز شما درگیر یکسری افکار وسواس گونه شده اید که این افکار و احساسات باید بررسی شود. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام من ۱۵ سالمه و رل دارم ۲۸ سالشه اولین رلمه و یک ماهه با همیم و پسر داییمه بهم گفت اگر دوست داری رابطه داشته باشیم و اگر نداری مشکلی نداره همینجوری با هم باشیم منم قبول کردم
و مادرش چند روز پیش میگفت قراره زن بگیره و زیر سر هم داره من این رو بهش گفتم ک گفت زیر سر دارم اما تو چند هیچ جلو تری از اون بنظر شما اون من رو بخاطر خودم میخاد یعنی باهاش بمونم یا نه میشه راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر به این آقا به چشم یک دوست نگاه می کنید باید این را هم در نظر داشته باشید که بلاخره یک روزی ایشون ازدواج می کنند و می روند و مورد ماندگاری برای شما نیستند. و اگر به دید ازدواج به ایشان نگاه می کنید اختلاف سنی زیادی دارید. و موارد دیگر هم باید بررسی شود.
سلام خسته نباشید ببخشید من ۱۴سالم هس تقریبا نزدیک دوماهی هس ک وارد یه رابطه شدم بعد عشقمون دوطرفه بود دیشب ی چیزی از من خواست ک موقعیتم جور نبود الان از دیشب تاحالا باهام قهر کرده هرکاری میکنم آشتی نمیکنه تروخداا راهنمایی کنیم جوری شده ک دارم ب خودکشی فکر میکنم
با سلام و احترام
دوست عزیز من پیشنهاد می کنم حتما از مشاور فردی کمک بگیرید تا بتوانید زندگی خودتان را هدفمند کنید. و ارتباطات خود را اصلاح کنید.
من ازجن می ترسم به طرز فاجعه واری که حتی کنار بابام هم می ترسم
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر ترس شما در حدی است که روند رندگی عادی شما را مختل کرده است بهتر است که از مشاور بالینی مرکز پیام مشاور کمک بگیرید.
من از جن می ترسم حتی نمی تونم تنها برم دستشویی یا اتاقم من از این موضوع رنج می برم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که از یک روانشناس بالینی کمک بگیرید.
سلام خسته نباشید.
من ۱۸سالمه و یک دختر رو نزدیک ب ۳سال دوستش دارم و میخوام تا ابد برام بمونه ولی منم اشتباهاتی داشتم منو بخشید منم ایشون رو بخشیدم بخواطر چند تا کار ناچیز
بعد با یک پسر اشنا شد و اون پسر خیلی مهربون و با ارومی باهاش حرف میزنه بهش میگه رفیق بهش گفتم نکن این کارو ی روزی پشیمون میشی فلان یک ماه اینجوری سر شد بعدش الان با من خراب کرده
منم چندین روزه که زیاد اب غذا نخوردم پریشب ک تمومش کرد رابطمونو مریض شدم و حالم خیلی بده خیلی خیلی بده
بهم توجه نمیکنه ب من محل نمیزاره خیلی دوسش دارم
ولی حیف عشقم مجازیه😞💔
شکسته شدم بدم شکسته شدم حالم خیلی بده
نمیخوام این دخترو از دست بدم
خیلی دوسش دارم قدر دنیا دوستش دارم میخوام برگرده باهام دلم براش ی زره شده
میشه ی کمکی هم به من بکنین💔😞
با سلام و احترام
دوست عزیز حسی که به این خانم دارید بیشتر وابستگی هست. دلیل این وابسنگی باید بررسی شود. لطفا از تلفن ثابت با شماره 90997026 تماس بگیرید تا بتوانیم بهتر شما را راهنمایی کنیم.
سلام من ۵ ساله ازدواج کردم ۷ ماه بچه دار شدم همه چیز تو زندگیم خوب بود و همو دوست داشتیم مشکل از زمان بارداریم شروع شد از سه ماهگی دیگه رابطه جنسی نداشتیم بخاطر بچمون هردومون هم مشکلی با این موضوع نداشتیم ولی من خیلی استرس داشتم که هیکلم بهم نخوره زشت نشم و اینچیزهاکل بارداریم حتی از جلو اینه رد می شودم نگاه نمیکردم درست وقتی که من درگیر این فکرا بودم توی ۷ ماهگی توی گوشی همسرم یکسری عکس از خانومای خوشگل و خوش هیکل با لباسای بازو لباس زیر دیدم خیلی اعصابم خرد شد کلی گریه کردم یعنی بخاطر اینکه این مدت نتونستیم رابطه داشته باشیم اینارو میبینه چون تا باحال همچین چیزی ازش ندیده بودم به کلی اعتماد به نفسمو از دست دادم بعد از بارداری که رابطمونو از سر گرفتیم دیگه نتونستم مثل قبل بشم همش فکرم حین رابطه پیش این بود که الان تو ذهنش داره چه هیکلی تصور میکنه خیلی عذاب میکشیدم همش میخواستم شکمم و ترک بارداری و اینارو بپوشونم تا اینکه باهاش حرف زدم گفتم همچین حسی دارم خوشم نمیاد که همچین عکسایی توی گوشیش باشه اونم گفت اشتباه فکر میکنم اصلا منظوری نداشته از دیدن عکسا یکم حالم بعد از این بهتر شده بود که دوباره متوجه شدم تو صفحه های مجازیش پراز همچین عکسایی هست واقعا ناراحت شدم جای خوابمو کامل ازش جدا کردم بهش قبلا گفته بودم اینکارش برای من مثل خیانت میمونه هرکسی یه مرزی از خیانت توی ذهن خودش داره برای منم خیانت از اینجا شروع میشه اعتمادمو بهش از دستت دادم همش فکر میکنه اگه شرایطش پیش بیاد کسی که نمیتونه چشمشو کنترول کنه چطور بعدن جسمو قلبشو کنترول کنه زندگیمون بهم خورده اگه تاحالا هم نرفتم فقط بخاطر بچمونه چون خیلی کوچیکه نمیدونم باید چیکار کنم دیگه اعتماد به نفس ندارم از خودم خوشم نمیاد همش فکر میکنم دیگه سلیقش نیستم حس خیلی بدی دارم لطفا کمکم کنید من باید چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که برای حل مشکلتان به دنبال راهکار باشید. بهتر است که جای خوابتان را جدا نکنید. با همسرتان گفت و گو کنید و اگر شرایطش را دارید بهتر است که ححتما با مشاور صحبت کنید.
سلام خسته نباشید
خانواده شوهرم خیلی بدی و کارای زشتی با خودم و پدر مادرم کردند و پدر و مادرم را مادرشوهرش که آمده بودند خانه ما انداخت بیرون من هم باهاشون اومدم بعد دو روز پدرم فوت شد و شوهرم و خانواده اومدن ولی آنقدر کارای زشت و حرفایی زدن نمیتونم فراموش کنم حالم خیلی بده .
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با مرکز ما تماس بگیرید و با یکی از مشاوران مرکز پیام مشاور در مورد مشکلات به وجود آمده صحبت کنید.
دیدگاه شما
با سلام شما مشاوره حضوری هم دارین؟؟
با سلام و احترام
خیر. مرکز ما فقط به صورت تلفنی و آنلاین می باشد.
سلام وقتتون بخیر
من ۸ ساله ازدواج کردم و الان ۳ ساله پسرم به دنیا اومده . با به دنیا اومدن پسرم رابطه من و همسرم خیلی سرد شده . همش سرش تو گوشی گرمه . وقتتی خونه است اصلاً توجهی به ما نداره . یا دعوا میکنه یا مثل همیشه سرش تو گوشیه. تو این ۳ سال حتی رابطه زناشویی ما هم خیلی کم شده. شاید ۲ یا ۳ ماه یکبار . میدونم اهل خیانت نیست ولی علت رفتارشو هم نمیدونم . واقعا موندم چیکار کنم ؟
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که فرصتی را بگذارید و از همسرتان بواهید که با هم صحبت کنید. علت رفتارهایش را بپرسید. و دلخوری هایتان را با کمال آرامش و احترام با ایشان در میان بگذارید.
سلام
من ده ساله با همسرم که پسرخالم هست ازدواج کردم و اوایل خیلی مشکلات داشتیم و کم کم بهتر شد الان هم به هم وابسته هستیم و هم اینکه به هم خیلی زیاد اعتماد داریم،دو تا بچه هم داریم،اما دو ساله که فهمیدم اعتیاد به تریاک داره،خیلی شدید نیست اما چون آنقدر روش باز شده جلو بچه هام این کار رو انجام میده واقعا میترسم و راه به جایی ندارم،از یه طرف از دو طرف خانواده هامون حمایتم نمیکنن برای ترک دانش و از یک طرف چون مغازه لبنیات داریم اگه بخوام خودم بفرستمش کمپ نمیتونم با دوتا بچه مغازه که منبع درامدمونه رو اداره کنم.از یه طرفم همسرم به اخلاق خیلی بدش اینه که اگه با یکی لج کنه دیگه مثل سابق باهاش رابطه برقرار نمیکنه از این میترسم بدتر از قبل بشه،اگه میشه راهنماییم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز علت اینکه چرا به سمت اعتیاد رفته خیلی مهم است. علت باید بررسی شود. در مورد ترک هم بهتر است که خودتان را توانمند کنید که از پس کار بربیایید و یا از نیروی کمکی استفاده کنید تا همسرتان به کمپ برود.
با سلام و خسته نباشید،من نزدیک ده ساله ازدواج کردم و دوتا پسر ۷و ۲ساله دارم،تو این سالها فقط برای ارتقا و پسنداز خیلی قناعت و صبوری کردیم، خیلی منطقی هستم اما از وقتی پسرم مدرسه میره خیلی عصبی شدم،پسرم یکم شیطون و به زبان عامیانه خاله زنک اما باهوشه تو درستش مشکلی نداره،یه ماه پیش پسرم اومد خونه بهم گفت مامان سر کلاس داشتم تکلیفم رو انجام میدادم خانم کتاب من و چند نفر دیگه رو گرفت انداخت تو سطل آشغال،تعجب کردم و به معلمش زنگ زدم،تو جواب گفت پسرت خیلی شلوغه و خستم کرده و میدونم شیطنتش در اون حد نیست چون پسر با ادبیه اما معلمش تو کلاس توری با بچه برخورد داره که پسرم از درس زده شده و یا میگه من آنلاین درس بخونم اما مدرسه نرم،به معلمش هم میگم مشکل از کجاست میگه پسرت شلوغه یه کاری کن با من همکاری کنه و الا آخر سال تو کارنامه میزنم غیر قابل قبول،بهش میگم این کارتون یعنی تحدید میگه خود دانی از من کاری ساخته نیست،الانم متوجه شدم با اینکه تمام امتحانش رو خوب داده به بیشتر مادرا گفته برا بچه ها کادوی تشویقی بگیرین سر کلاس بدم بهشون ولی به من چیزی نگفته… تو گروه اعتراض کردم و نماینده گفته معلم خودش اینطوری صلاح دیده. واقعا رد دادم و نمیدونم چکار کنم که بچم از درس زده نشه، پسرم پیش دبستانی رو هم رفته و من مطمعن هستم که این معلم بین بچه ها داره فرق میزاره و باور کنید با اینکه یه بچه کوچک دارم تمام انرژیک رو سر درستش میذارم و واقعا به یه آدم عصبی و غمگین با یه کوه خشم شدم و نمیدونم چکار باید بکنم
با سلام و احترام
دوست عزیز برای مشکل به وجود آمده در مورد پسرتان بهتر است با مدیر مدرسه صحبت کنید، چون شیوه تربیتی معلم فرزندتان شیوه درستی نیست. و اگر از طریق مدیر هم جواب نگرفتید می توانید به آموزش و پرورش منطقه مراجعه کنید. در ضمن پیشنهاد می کنم با یک روانشناس کودک هم در ارتباط باشید.
دیدگاه شما
سلام. هستیم در خدمتتون
سلام
من دانش آموز هستم
چطور میتونم هم به در س هام برسم هم به مسائل خانوادگی
با سلام و احترام
دوست عزیز باید بتوانید برای درس هایتان یک برنامه ریزی مناسب داشته باسد. و تایمی را به درس خواندن اختصاص دهید.
و در فرصت ها و زمانهای دیگر هم به مسائل خانوادگی و دیگر مسائل بپردازید.
سلام
من یک دانش آموزم چگونه می توان هم به مسائل درسی فکر کرد هم خانوادگی و وقتی مامانت بهت گیر میده چطور زندگی با آرامش باشه 🤧وقتی مسائل زندگی شون رو روی من خالی میکنن.
با سلام و احترام
دوست عزیز در مورد مسائلی که خانواده به شما ایراد می گیرند صحبت کنید. وقتی در مورد مشکلات صحبت بشود مطمئنن بهتر می توانید آنها را حل کنید. اگر به تنهایی نمی توانید این کار را انجام دهید می توانید از مشاور کمک بگیرید.
من پدرم فوت کرده ۱۵ سالمه همین روزا دارم سکته میکنم کسیم که یه افسردگی ساده دارم الان من نمیتونیم بیرون گریه کنم خودمو تو اتاق خواب حبس کردم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با یک روانشناس در ارتباط باشیدو تا بتوانید مسائل و مشکلاتی که شما را آزار می دهد را با ایشان در میان بگذارید. لطفا با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام خسته نباشيد
من متوجه شدم پدرم با یه خانم در ارتباطن که این خانم شوهر داره و بچه و فکر میکنم قبلا کارمند پدرم بودن و من از این قضیه با خبرم و حالم اصلا خوب نیس نمیدونم باید چیکار کنم همش فکرم درگیره من عاشق پدرم بودم و الان بعد این قضیه دوس ندارم ببینمش یا باهاش حرف بزنم لطفا بگید چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز شما باید این نکته را در نظر داشته باشید که خیانت پدر شما به همسرش یعنی مادر شما بوده است. خیانت موضوع پیچیده ای است که به روابط بین زن و شوهر برمی گردد. و باید توسط مشاور خیانت بررسی و درمان شود. پس این موضوع به شما ارتباطی ندارد. و بهتر است که در مورد این قضیه به مادرتان چیزی نگویید. و سعی کنید با این قضیه به این صورت کنار بیایید که این موضوع به من ربطی ندارد. اگر توانستید کاملا نسبت به آن بی طرف باشید در اینده می توانید در مورد خیانت پدرتان با ایشان صحبت کنید. قبل ار صحبت با پدر حتما با یک مشاور صحبت کنید.
سلام من ۱۱ ساله ازدواج کردم ۳تابچه دارم ازقبل شوهرم خیلی بداخلاق بودامامن به خاطربچه هام ازهمه چی گذشتم وصبوری کردم اماحالا۲ساله که شکاک هم شده ومیگه بایدطلاقت بدم هرچی من یاخانوادش باهاش حرف زدیم فایده نداره وچیزهایی که میگه اصلااتفاق نیفتاده وهمش دروغه حتی خانوادش هم شاهدهستن که چقدراذیت میکنه منووحالامیخوادخونه اجاره کنه تنهازندگی کنه وبیشتراوقات مثل بچه هاقهرمیکنه که همیشه به دوماهم قهریش طول میکشه امامن نمیخوام طلاق بگیرم بایدچیکارکنم تا ادم بشه؟
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که همسرتان با یک روانشناس بالینی و یا یک روانپزشک صحبت کنند. احتمالا ایشون دچار وسواس فکری یا بد بینی شده اند.
با سلام و وقت بخیر
من 6 ساله ازدواج کردم ما عاشق هم بودیم تا دوسال پیش من باردار شدم اخرای بارداریم بود که پام پیچ خورد و رباط پام آسیب دید که مجبور شدیم بریم خونه مادرشوهرم اینا که عمه ام هست بمونیم چون خونه خودمون پله داشت از همون جا مشکلات ما شروع شد ببن من و همسرم فاصله افتاد و مادرشوهرم خودشو کرد تو دل شوهرم پیشش مینشست باهاش حرف میزد و شوهرم از من فاصله گرفت با بدنیا اومدن پسرم فاصلمون بیشتر و بیشتر شد تا جایی که بعد از دوسال خیلی کم باهم حرف میزنیم جایی میریم و کلا با خانواده اش حالش خوبه بگو و بخند خونه که میاد میره تو اتاق و برای خودش با اصرار من میاد پیشمون و معمولا تو خودشه و حیلی مسائل دیگه خیلی ناراحتم دارم عذاب میکشم با اینکه جونم براش در میره ولی دارم به طلاق فکر میکنم بخاطر پسرم دست نگه داشتم نمیدونم چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز معمولا با امدن فرزند فاصله بین زن و شوهر یه مقدار بیشتر می شود. بهتر است که هر دو نفر شما از مشاوره زوج درمانی استفاده کنید. زوج درمانگر به شما کمک می کند تا روابط تان بهبود یابد.
سلام خسته نباشید. من از طریق یکی از فامیل به پسری معرفی شدم ویه روز رفتیم بیرون همدیگرو دیدیم وصحبت کردیم. گفت یه مدت از طریق تماس باهم صحبت میکنیم تا بیشتر همدیگرو بشناسیم 5 روز گذشت والان پیام میده وبعد میگه دوباره بیا بریم بیرون ومن چکار کنم. گفته فعلا خانواده ها چیزی ندونن تا خوب به هم شناخت پیاد کنیم. تو پیاماش گفته اگه بریم بیرون میذاری دستت بگیرم گفت نه. قبول کردم که بریم بیرون ولی پشیمونم نمیدونم چکار کنم کمکم کنید.
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر فکر می کنید نسبت به ایشون خوش بین نیستید. و آشنایی شما نتیجه ای در بر ندارد. بهتر است که با احترام به ایشان بگویید از ادامه آشنایی با ایشون پشیمون شدید. و تمایلی به ادامه آشنایی با ایشون ندارید.
ممنون میشم راهنمایی کنید 🙏
در کامنت قبلی پاسخ شما داده شد.
سلام وقتتون بخیر من دانش اموز هستم و سال اینده کنکور دارم و واقعا قبولی یه رشته خوب رو دوست دارم اما از طرفی ترس قبول نشدن دارم و علاقه زیادی به هنر هم دارم و این باعث شده که فکر کنم اگر طرف هنر برم بهتره اما از هزینه هایی که کردم هم عذاب وجدان دارم و میترسم که برگردم و اشتباه کرده باشم و حرفای اطرافیان خیلی زیاد بهم فشار میاره و من طرف هیچکدوم نمیتونم برم بخاطر همین دارم زمان و برای هردو از دست میدم و این واقعا اذیتم میکنه
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر قبولی یک رشته خوب را دوست دارید پس بهتر است که الان زمانتون را اختصاص بدید به درس و کنکور.
شما تلاشتون رو بکنید و نتیجه را بسپارید به خدا.
بعد از کنکور بر اساس نتیجه ای که گرفتید بعدا تصمیم میگیرید. در حال حاضر وقت و انرژیتون رو بزارید برای درس خوندن.
سلام،من ۸ ساله ازدواج کردم ،و از ابتدا با همسرم مشکلات زیادی داشتم ،و اصلا با هم تفاهم نداشتیم ،که البته بیشتر خواسته ها و توقعات بی جای ایشان دلیل بر بوجود آمدن این مشکلات بوده،به طوری که حتی خانواده ی خودش هم می دونن که اکثر مشکلات ما به دلیل رفتار های ایشان هست، با وجود تمام این مشکلات به خاطر دخترم همه چیز رو تحمل کردم و ادامه دادم اما اخیرا متوجه شدم که ایشون با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کرده و تحمل این موضوع برام خیلی سخت شده البته خودش انکار میکنه من این موضوع رو با کنترل کردن گوشی ایشان متوجه شدم ،ایشان از اون مردهایی هستش که مدام با گوشی وقت میگذرونه و با توجه به اینکه شخصیت کنجکاوی داره و مدام تو مسائل همه مخصوصا خانمها تجسس میکنه ،و حالا هم که متوجه این موضوع شدم خیلی دچار استرس و بی اعتمادی نسبت به ایشان شدم و این موضوع حالمو بد میکنه نمیدونم چیکار کنم احساس میکنم از ابتدا هم که با من ازدواج کرده فقط به خاطر موقعیت من بوده و هیچ علاقه ای به من نداشته ،لطفا راهنمایی کنید .ممنونم .
با سلام و احترام
دوست عزیز خیانت موضوع پیچیده ای هست که نیاز به بررسی زیادی دارد. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با روانشناس خیانت مرکز ما در ارتباط باشید.
سلام خسته نباشید، من ۵ ماه با پسری بودم خیلی دوسش داشتم گاهی حرف از رابطه میزد ولی من نمیزاشتم نزدیکم شه یه ماه پیش رف با یکی دیگه، و منم با یه پسر دیگه دوست شدم رل جدیدم دوسم داره میگه تا جایی که بشه بات میمونم و ولت نمیکنم، دوس نداره کسی از رابطمون چیزی بفهمه حتی خانوادش
الان اون قبلیه برگشته و من نمیدونم کدومو انتخاب کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که در رابطه ای قرار بگیرید که سرانجام داشته باشد. این روابط سطحی و زودگذر فقط انرژی شما را هدر می دهد.
سلام
سلام
هستیم در خدمتتون
سلام وقت بخیر ببخشید من ۱ ساله ازدواج کردم والان متاسفانه سر اختلاف بر سر خانواده ها کارمون به مشاجره رسیده همسرم مردی بسیار وابسته به خانواده هست ووقتی در مورد خانوادش حرفی میزنی خیلی تند برخورد میکنه ومیگه اولویت من خانوادمه نه زنم و هرچی بهش میگم بیا بریم مشاوره نمیاد والان من قهر کردم واز خونه رفتم شوهرمم اصلا یه زنگم نزده به من چطور میشه زندگیمو نجات بدم لطفا کمکم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیزدر ابتدا باید به شما بگم که در موقع ناراحتی و قهر بهتر است که خانه را ترک نکنید. در مورد مشکلات با هم صحبت کنید. و روی خط قرمزهای یکدیگر پا نگذارید.
سلام اینجا پاسخگو خواهید بود؟
سلام
بله. در خدمتتون هستیم.
سلام وقت بخیر
پارتنر من وقتی اتفاقی براش میفته که ناراحتش میکنه به جای اینکه حرف بزنه میخواد تنها باشه بارها پیش اومده برای چیزایی که میشد واقعا تحملش کرد رفته چند روز و با من حرف نزده. منم دقیقا ادمی هستم که مخالف این حالت هستم یعنی اتفاق بدی برام بیفته با بقیه راجع بهش حرف میزنم. از اینکه طرف مقابلم بگه حالم خوب نیست میخوام تنها باشم و چندروز پیداش نباشه خوشم نمیاد. چندین بار این کارو کرده و بااین حال میگه فقط به خاطر توئه که کمتر این کارو میکنم. معمولا من توی طول روز بهش زنگ میزنم و پیام میدم(توی مواقع عادی) دیشب گفت میدونم اگه برم تو ناراحت میشی پس نمیرم ولی انتظار نداشته باش انرژی داشته باشم زنگ بزن حرف بزن سوال کن و بعد قطع کن.
منم بهم برخورد واقعا
چه رفتاری باید داشته باشم؟ تا کی میتونم اینجوری بودنشو تحمل کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتره که رابطه خود با این فرد را به طور کامل بررسی کنید. انتظارات خودتون و ایشون رو با هم مطرح کنید. شاید این آقا به خاطر اصرار زیاد شما توی این رابطه مونده. در هر صوردت رابطه شما باید زیر نظر یک روانشناس بررسی شود.
سلام وقتتون بخیر.راستش من ی موضوعی دارم ک اصلا حل نمیشه…
چن سال پیش ی خاستگار پولدار و کارمند داشتم اما بابام اجازه نداد ک من باهاش ازدواج کنم چون ازدواج مجدد بوده و ایشون ام ی بچه کوچیک داشته…حالا بعد از گذشت چن سال خاستگارهای زیادی داشتم اما هیچ کی مث همین پسره به دلم نمیشینه و اوضاع مالی خودمون ام مناسب نیس واقعا دیگه خسته شدم نمیدونم چیکار کنم، تو رو خدا ی راهکار بدین منم از این بلاتکلیفی ک چن ساله درگیرم بیرون بیام ، مردم بخدا……😪😪😪
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است حسرت گذشته را نخوردید و به گذشته فکر نکنید. از میان خاستگارهای فعلی خود کسی که مناسب تر است را انتخاب کنید و ازدواج کنید.
برگشتن به گذشته نه تنها مشکل شما را حل نمی کند بلکه مشکل شما را بیشتر هم می کند.
سلام وقتتون بخیر
من ۱۷سالمه چند ماهی عاشق یک پسره ای شدم همه دیگه رو هم دوست داریم و قصدمون جدی هستش اگر میشه راهنماییم کنید بگید چه جوری این ماجرارو به خانوادم بگم؟!
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که ابتدا با مادرتون این موضوع را در میون بزارید و اگر قصدتون جدی هست زیر نظر خانواده ها آشنایی خود را ادامه دهید.
با سلام
من ۱۸ سالمه و میخام کنکور بدم ولی واقعا موندم چه رشته ای برام مناسبتره
با خودم گفتم ک عاشق حیوونا هستم برم دامپزشکی ولی از بازار کارش میترسم
افسری هم دوس دارم به کسی کمک کنم و دانشگاه خوبی داره ولی واقعا موندم ایا شغل مناسبیه و از بودن تو فضای منفی خوشم نمیاد
از شغلای کم تحرک بدم میاد و شغلایی ک ادما و سر وصدای زیادی داشته باشه هم دوس ندارم تا شخصیتمentj هستش و رشتم انسانی بود ولی اگه شغلی مناسب من تو رشته های دیگه باشه مشکلی ندارم ک عوضش کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که بر اساس رشته دبیرستان خود در دانشگاه رشته ای را انتخاب کنید که هم علاقه داشته باشید و هم بازار کار خوبی داشته باشد.
سلام خسته نباشید. راستش من دچار مشکل هویت شخصیتی شدم . دیگه خودم رو نمی شناسم بعضی وقت ها کارا یا تصمیم ، حرف های میزنم که بعدا خیلی پشیمون میشم . من ۱۸ ساله احساس میکنم خیلی فشار عصبی رومه . با خانواده اصلا نمیتونم صحبت کنم . از حرف زدن با خانوادم میترسم مخصوصا مامانم راستش اصلا خواستم هام رو نمیتونم بهشون بگم . خب من آدم منطقی هستم ولی بعضی وقت کارای میکنم که به مغزم شک میکنم . مثلا امروز چون موها کوتاه بلند بود امدم یکم کوتاه کنم که یکم بیشتر کوتاه کردم و از ترسم هیچی نمیتونم به مامانم بگم . انگار یکی منو کنترل کرده بود . واقعا نمیدونم چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با روانشناس مرکز ما در ارتباط باشید تا بتواند شما را راهنمایی کند. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام خسته نباشید من متوجه شدم همسرم با یکی از دوستان قدیمی من در ارتباط است ولی نمیتوانم ثابت کنم باید چکار کنم ارادت مند شما محمد
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که ابتدا خودتان از موضوع مطمئن شوید و بعد از آن دلیل کار همسرتان را بررسی کنید.
سلام من هم مشکل خانواده دارم هم دارم افسرده میشم توروخدا کمک کنین نمیتونم هزینه سنگین بدم برای مشاوره روزی ده بار فکر خودکشی میزنه ب سرم
با سلام و احترام
دوست عزیز لطفا کامل مشکلاتتون رو توضیح بدید تا بتونیم بهتون کمک کنیم. ممنونم
سلام وقت بخیر من ۱۸ سالمه و یه رابطه ای عجولانه شروع کردم درابتدای رابطه شخص مقابل توجه زیادی به من داشت اما الان اصلا باهام حرف نمیزنه وجوابمو نمیده حتی ساعت ها میگذره و آنلاین میشه اماباهام حرف نمی زنه
دیروز برای اولین باردیدمش و انقدر نزدیکش شدم وبوسش کردم ازلپش وبغلش کردم خلاصه فهمید خیلی دوسش دارم ووابسته ام بهش
الان ازاین کار اونروزم خجالت می کشم وحس بدی به خودم دارم که چرا انقدر زود وا دادم
اگه برای کس دیگه ای تعریف کنه ابروم میره
وچرا من انقدر احمق و ساده ام که باحرف و توجه یکی خرمیشم و نمیتونم درست تصمیم بگیرم
الان فقط عذاب وجدان اینو دارم که چرا بهش گفتم دوسش دارم و انقدر باهاش خوب رفتارکردم
لطفا بگید چیکارکنم
با سلام و احترام
دوست عزیز در مورد اتفاقی که افتاده خیلی با خودتان کلنجار نروید. و خودتان را سرزنش نکنید. الان بهتر است که این رابطه را یک بار دیگر بررسی کنید و اگر می بینید که با ایشان آینده ای ندارید، بهتر است که ارتباط را تمام کنید.
سلام خسته نباشید
من ۲۰سالمه همسرم 26سالشه ادم خیلی خیلی خوبه از نظر اخلاق … همچی
چن وقت پیش من گردنبندم با دستبندم گم شد بعد از کلی پیگیری فهمیدم همسرم داده به دوستش:
دوستش ی روز میاد دیدنش بهش میگه من هیچی پول ندارم خانومم هیچ طلایی نداره اگه خانومت طلا داره ی هفته ای بهم قرض بده برات پسش میارم
و همسر منم بدون اطلاع من گردنبد چ دستبند من رو داده ب دوستش الان هرچی زنگ میزنه و میره درب در خونه اش هعی امروز فردا میکنه
همسرمم ب من شماره تلفن یا ادرس خونه اون اقا رو نمیده من همش استرس گم شدنش رو دارم چون اون اقا گوشیش رو هم الان دیگه جواب نمیده اون خیلی برام با ارزشه هدیه پدر مادرمه
الان نمیدونم چیکار کنم همش سر این موضوع از هم دلخور میشیم و حالم واقعا خوب نیس چ رفتاری داشته باشم و چ اقدامی انجام بدم
با سلام و احترام
دوست عزیز شرایط شما سخت است و حال روحی تان به خاطر این موضوع خوب نیست. من به شما حق می دهم. اما این نکته را در نظر داشته باشید که با دعوا و جنگ وجدال و دلخوری از هم مشکل حل نمی شود. بهتر است که با یکدیگر همفکری کنید . و برای حل مشکلتان راه حل مناسب پیدا کنید.
سلام وقتتون بخیر
من تعداد مهریه ی به تعداد تاریخ تولدم تعیین کرده بودم اکنون روز عقدمن همسر من میگویید آن روز ی تعداد سکه ی کم برای عقد در نظر میگیریم عاقد اعلام میکند ک خانواده م مخالفت نکند. وبعدا آنرا تغییر میدهم تعداد سکه بهار آزادی را آیا میشود تغییر داد روز بعد ؟؟
با سلام و احترام
خیر دوست عزیز. میزان مهریه را نمی شود افزایش داد.
سلام من ۱۸ سالمه ۶ ماهی هست ک با شوهرمم الان نزدیک دو ماهه حاملم شوهرم ۶ صبح میره سرکار ۶ نیم غروب میاد من هر روز خونه تنهام خانواده شوهرم طبقه بالان خوشم نمیاد برم پیششون چون مادرش دنبال اینه یه خطا از من سر بزنه سری ب شوهرم بگه من دوس دارم ب خودم بگه تا اصلاح کنمش ولی اون دوس داره ب شوهرم بگه دعوا راه بندازه با شوهرم صحبت کردم اونم قبول کرد ک یه گوش در کنه یه گوشو دروازه شوهرم خیلی خوبه ولی یه رفتاراش خیلی حالم بد میکنه قبل بارداری احساس افسردگی داشتم الانم همون حسو دارم احساس میکنم شدید تر شده همش تو خونه یه گوشه میشینم چراغا رو خاموش میکنم ب یه گوشه نگاه میکنم بعضی وقتا یهویی بی خودی میزنم زیر گریه غذا نمیتونم بخورم دکترم گفته احتمال سقط جنین هس چون هیچ ویتامینی ندارم خیلی ضعیف شدم وقتی با مشاوره تغزیه حرف زدم سولایی ک ازم پرسید فهمیدم اگه برم خونه مادر خودم حالم بهتر میشه اخه هروقت میرم اونجا اشتهام بیشتر میشه ولی شوهرم نمیزاره میگه خودم میبرمت خودت حق نداری جایی بری من دوس ندارم جای رفتم یا مادرش یا خواهرش ببرم میخوام وقت حالم بد شد وقتی باز مث این ادمای افسرده یه گوشه نشستم خودم پاشم برم بیرون یه هوایی بخورم بیام شوهر من خیلی خوبه عشق میورزه خودش باشه خونه هر جا دلم بخواد میبره از محبت کم نمیزاره ولی چون من دوران مجردیم حالم بد میشد میزدم بیرون تا حالم بهتر شه انگار عادت کردم دوس دارم شوهرم بزاره برم بیرون تنهایی فک میکنم اعتماد نداره میگه عشقم زمونه بده تو هم خوشگلی هم ب قیافت میخوره مجرد باشی دوس ندارم تنها بری بیرون یه راه حل بدین ک بهش ثابت کنم من ادم محکمیم میتونم وقتی بیرون میرم از خودم محافظت کنم واقعا نمیدونم چیکار کنم🤕
با سام و احترام
دوست عزیز در مورد شرایط روحی خودتان بهتر است که با یک روانشناس فردی صحبت کنید تا قبل از به دنیا اومدن کودکتان بتوانید مقداری به سمت بهبود پیش بروید. و در کنار آن بهتر است از تفریحاتی مثل فیلم دیدن یا کتاب خواندن هم بهره ببیرد. در مورد ارتباطتان با همسرتان بهتر آن است که هر دو نفر شما از مشاوره زوج درمانی استفاده کنید.
سلام من متاهلم ۱۱ ساله ازدواج کردم منو و همسرم دوتامون سربه زیر وآدمای آرومی هستیم ولی خصوصیات اخلاقی مون بهم نمیخوره وکلی فکرامون باهم فرق داره والبته ایشون همیشه نظرشوبزور تحمیل میکنه منم بخاطرحفظ زندگی در نهایت قبول می کنم بیشتررفتاراش اذیتم میکنه خیلی باهم مشکل داریم لطفا بامن تماس بگیرید
با سلام و احترام
دوست عزیز باید چند جلسه زوج درمانی برای شما و همسرتان انجام بشه. نگران نباشید در جلسات زوج درمانی با تکنیک هایی که روانشناس به شما می دهد از نظر اخلاقی و رفتاری به هم نزدیکتر می شوید. و با روند مشاوره مشکلاتتان بهبود می یابد.
سلام خسته نباشید من که دختر ۲۰ ساله هستم ۳سال هست که عقد کردم ولی کلا ۳ماه با شوهرم ارتباط داشتم بعدش منو گذاشت خونه ای پدرم و هیچ سراغی از من نگرفت با این حال من چون دوستش داشتم ۳سال پاش صبر کردم و چندباری خانوادمو فرستادم تا باهاش حرف بزن برای آشتی کردن ولی فقط میگفت منو نمیخاد بعد ۳ سال دارم اقدام میکنم برای کاری مهریه ام برامون جلسه ای مشاوره گذاشتن و همسرم خیلی حرف های دروغ میزنه با اینکه یبار حتی باهام تماس نگرفته به دروغ میگه که خانوادش فرستاد برای آشتی کردن و من قبول نکردم اونقدر دروغ گفته که حتی مشاوره هم فکر میکنه من خونه رو ترک کردم من خیلی ساده ام و اصلا نمیتونم جواب دروغ هاش بدم ممنون میشم کمکم کنید فردا جلسه ای مشاوره دارم و نمیتونم تو مشاوره درست حرف بزنم اگه کسی میتونه کمکم کنه و منو راهنمایی کنه بهم پیام بدید شماره میفرستم تلفنی راهنمایم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که فرایند مهریه را با مشورت یک وکیل جلو ببرید. و حداقل برای زمانی که برای این آقا گذاشته اید بتوانید مهرتان را بگیرید. فردی که به راحتی دروغ می گوید و سه سال از شما سراغی نگرفته است لیاقت همراهی شما را ندارد.
با سلام و احترام
دوست عزیز علت خیانت همسر شما باید بررسی شود تا بعد از آن بتوانیم به شما راه حل ارائه دهیم. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام من یه دختر 19سالم
من با یه پسری به اسم علی وارد رابطه شدم الان نزدیک 8ماهه و باهم خیلی اوکی بودیم و خیلی خاطرات و چیزای زیادیو باهم تجربه کردیم ک من تا حالا با کسی تجربشون نکرده بودم
دوسش داشتم و دارم اما این وسط طی یسری شرایطی ک پیش اومد من با یه پسر دیگ میشه گف بهش خیانت کردم الان نمیتونم نه بهش بگم نه کات کنم باهاش🤦🏻♀️
من با این پسر تو یه اکیپی بودم و علی هم خبر داست کاملا ک باهاشون بیرون میریم نصف شبو در ارتباطیم جز حسش به من همچیو میدونست
البته ک دیگ با اون پسر دومیه نمیخوام ارتباط داشته باشم
اما جدا نمیتونم با علی هم کات کنم دوسش دارم و دلم نمیاد جدا نمیتونم حتی یه درصد فک کنم ک تو زندگبم نباشه
اما خب از طرفی اونقدری ک باید علی واسم وقت نمیزاشت و نمیتونست پیشم باشه واسه همون من به یه پسر دیگ تکیه کردم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که ابتدا بدانید در رابطه با جنس مخالف چه هدفی دارید و از آن رابطه چه چیزی می خواهید. و بعد بر اساس چیزی که می خواهید دست به انتخاب بزنید. ارتباط همزمان با دو نفر را هم به شما پیشنهاد نمی دهم.
من به رفیق فاب ۶ ساله دارم.رفاقتمدن خیلی صمیمی بود خیلی فراتر از چیزی که فک میکنید.ما همه چیرو بهم میگفتیم.همه جا باهم میرفتیم.محل کارمون یکیه.بدون نظر هم آب هم نمیخوردیم.حالا دیشب اومده و از رابطه ی ۳ سالش با یه پسری حرف زده:) نمیدونم چجوری نفهمیدم ولی رابطه عشقی قوی بوده. من الان دارم نابود میشم که چجوری این مسئله رو به من نگفته مگه میشه؟خیلی حالم بده خیلی
با سلام و احترام
دوست عزیز شما باید این نکته را در نظر داشته باشید که هر کسی می تواند یک دنیای شخصی و خصوصی برای خودش داشته باشد. و در مورد آن با کسی صحبت نکند. بهتر است که شما هم این حق را به دوستتان بدهید. با این کار حال ودتان هم بهتر می شود.
سلام وقتتون بخیر
من یه خاستگار دارم و همه شرایطش اوکی به لحاظ مالی و قیافه و چیزای دیگ
تقریبا با اکثر خاسته های منم کنار اومده
منم یه ادمیم ک از محدود بودن خوشم نمیاد توی خونمون به اندازه کافی سر اینک محدودم کردن دعوا گرفتم به زور تونستم تا حدودی با عقایدم سازگارشون کنم و دیگ دوست ندارم محدود بشم چه به لحاظ پوشش و حجابم یا سر رفت و آمد کردنم
منم بین جواب آره و ن گیر کردم دودلم هم میگم آره پسر خوب و موجهی شرایطش خوبه اما از طرف دیگ دنبال یه بهونه درست و محکمم ک بگم ن و ردش کنم ینی یهجوریم ک دوست دارم از ازدواج کردن فرار کنم
خانوادم موافق این ازدواجن ولی من میترسم از اینک بعد از ازدواج پشیمون بشم ک چرا ازدواج کردم
با سلام و احترام
دوست عزیز می توانید در مورد موضوعاتی که برایتان مهم است با ایشان صحبت کنید. و همچنین یه مدتی را برای آشنایی بیشتر با این آقا در نظر بگیرید تا در این مدت بتوانید شناخت بیشتری در مورد ایشان بدست آورید.
سلام وقتتون بخیر من ۱۹ سالمه و همسرم ۳۰ سالشه وقتی ۱۵ سالم بود بابام مجبورم کرد باهاش ازدواج کنم و همسرم از نظر اخلاقی و مالی خوبه اما افکارش یکم قدیمیه و محدودیت میذاره من دوست دارم کار کنمو خودم کارای خودمو انجام بدم دوست دارم کلاس برم چیزای جدید یاد بگیرم اما اون مخالفه که زن اینکارارو بکنه همش میگه مردم چی میگن از نظر عقاید اصلا با هم جور نیسیمو کاملا فرق داریم این همیشه باعث دعوامون شده هم دلم میخواد جدا شم و به آرزوهام برسم هم میگم این زندگیم خیلی بد نیست اگه جدا شمو بدتر شه چی ولی باز میگم اگه تو این زندگی بمونم باید از آرزوهامو جوونیم بگذرم اصلا قدرت تصمیم گیری ندارم الان
با سلام و احترام
دوست عزی بهتر است که از همسرتان بخواهید که هر دو نفرتان با یک زوج درمانگر صحبت کنید و مشکلاتتان را حل کنید. و قبل از حل شدن مشکلاتتان بهتر است که به بچه اوردن فکر نکنید.
سلام خسته نباشید پسرم ۳سالشه زود جیش کردن و یاد گرفت حتی پی پی کردن هم زود یاد گرفت و زود هم از پوشک گرفتم پسرم وقتی سرش داد بزنیم یا ک زیاد اذیت کنه چیزی بخوابیم بهش بگیم کنترل ادرارشو از دست میده جیش میکنه تو شلوارش بعضی وقتا هم اونقدر نمیگه جیش دارم بهش فشار میاره از رو شلوارش آلتش و میگیره تا ب زور میبرمش است شویی میبینم چقدر شدید جیش داشته مسیله دیگ این ک خیلی لجباز هست واقعا نمیدانم چطور باید رفتار کرد. باهاش ممنون میشم راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز اینکه سرش داد میزنید جیش میکنه طبییه، باید خودتون رو بتونید کنترل کنید. در مرود موضوع دوم به کودکتان اصرار نکنید و به زور نبریدش دستشویی. بهتره که خودش بره و اگه خودش رو خیس کرد بهش مسئولیت بدید. (مثل اینکه چون این کار رو کردی ودت باید شورتت رو بشوری)
سلام .مشکل من با مادرم هست .من متاهل هستم .مادرم بدهن عصبی پر توقع وهمش تو زندگیم دخالت میکنه .فقط هم حرف حرفه خودشه.از همه بیشتر میدونه .من نمیدونم از دستش چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز مادر شما کنترل گر است. در مورد سوالاتی که در مورد زندگی شما می پرسد یلی برایش توضیح ندهید تا تقویت نشود. تا حدی هم می توانید ارتباط خودتان را با ایشان کمتر کنید.
خانم ۳۳ ساله هستم. ۳ فرزند دارم. ۸ ساله، ۹ساله و ۴ ساله. بعد از طلاق تفاهمی، چطور میتونم حضانت فرزندانم رو بگیرم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز حضانت بچه تا سن هفت سالگی با مادر است و بعد از آن تا سن بلوغ (دختر تا 9 سالگی و پسر تا 15 سالگی) با پدر است. بعد از سن بلوغ تصمیم با خود فرزند شماست.
سلام۔یه سال ونیم هست مادرشوهرم فوت کرده،همسرم اکثرا آخرهفته ها پیش پدرش میموند وازوقتی مادرش مرد،قسط خونه رو نداد، خلاصه پدرمن که ضامنش شده بود جورش روکشید و به خونه پدرمنم رفت وامد نکرد تا چند ماه پیش۔ البته من از خردادماه متوجه شدم که ایشون اعتیاد دارن،از طریق یه مشاوربه خانوادش گفتم، وبخاطراینکه به منزل پدرم نمیومد ودختر۶ ساله ام اذیت میشد من وپدرم رفتیم باخانوادش حرف زدیم،بعد اون اومد،البته اینم بگم که چند ماهی هم هست که پدرش سکته کرده وایشون یه روزدرمیون یا بیشتر میرن پیش پدرش۔ الان بیشتر از دوماه هست که پنجشنبه ها وجمعه ها خونه نیست و خواهرشینا دوست خانوادگی دارن وهرهفته بساط خوشگذرانی ومشروب،واینم بگم که همسرم قسط خونه رو نداد،ولی بعد اون هرماه دوسه میلیون به حساب خواهرش واریز میکنه،نمیدونم روچه حسابی۔الان میخام بدونم من چطور از شر خواهراش میتونم خلاص شم؟ واقعا همسرمو معتاد به مواد،مشروب کردن،پولشونو میگیرن،واقعا درمونده شدم۔
با سلام و احترام
دوست عزیز دلایل رفتارهای همسر شما باید بررسی شود. لطفا با مشاور زوج درمان مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید.
سلام خسته نباشین من یه پسر۱۱ساله دارم که اززمانی که جنین بوددرشکمم شاهددعواوناراحتی من وپدرش بوده الان خودش عصبی وپرخاشگرشده وحتی درمدرسه تمرکزنداره معلمش به مااطلاع داده بعضی موقع هاکه عصبی میشه گریه میکنه دادمیزنه وحتی به خودش میزنه تابه حال ناخناشومن بلندندیدم انقدرکه میجوه لطفاراهنماییم کنیدچه کارکنم.ممنون
با سلام و احترام
دوست عزیز کودک در محیطی پر تنش زندگی می کند، بهتر است در ابتدا رابطه خودتان را اصلاح کنید و تنش محیط را کم کنید. و بعد از آن بهتر است فرزندتان را نزد روانشناس کودک ببرید.
سلام من یک زن ۳۵ساله هستم و شوهرم سه سال از خودم کوچکتر است.من اهل بندرعباس و او اهل استان فارس هست.۸سال و خورده ای ازدواج کردیم.همون روز اول ک عقد کردیم فهمیدم ک اعتیاد داره فهمیدم خونه ای ک روز خواستگاری گفته بود مال خودمه رهن گرفته.و کلی قرض و بدهی داشت.و بیکار بود ک گفته بود کار داره.تو زندگیش همیشه ب من میگه زشتی .ما بچه دار نشدیم.البته ی دکتر گفت بیشتر بخاطر اعتیاد ایشون هس.از روز اول حلقه بدل دست من کردن برا عروسی سرویس بدل انداختن بهم.همش خوابه از ساعت ۲و ۳بعدازظهر میره بیرون با دوستاش تا شب ۹.۱۰میادخونه..چندین بار دیدم تلفنی ب خانومی عشقم گفته ولی زیر بار نرفت و نپذیرفت.منو با هزار و یک زن مقایسه کرد.بعضی از روزها بوده شب گرسنه سرم رو بالش گذاشتم.خانواده درستی نداره ک نصیحتش کنن.مادرش خیلی دروغگو هس مث خودش.باید بگم من خیلی مهربان و صبورم.۳سال از عمرم رو رفتیم خونه بابام زندگی کردیم.هر زنی رو میبینه ب ی بهانه ای باهاش حرف میزنه یا چت میکنه کلا خاله زنکه.اصلا کار نمیکنه هر جا میره یکماه دو ماه میره دیگه نمیره.کلی طلا از خونه بابام اوردم ولی همشو فروخت.من همه جوره باهاش کنار اومدم ولی متاسفانه مرد زندگی نیست.بنظرتون چ کنم؟لطفا راهنمائیم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز در این مرحله می توانید همسرتان را راضی کنید که پیش زوج درمان بروید. و در کنار آن بهتر است خودتان را از نظز شخصیتی، شغلی اجتمای توانمند کنید.
روی عزت نفس خودتان کار کنید تا جایی که خودتان تصمیم بگیرید که در این زندگی بمانید یا بیرون بیاید.
سلام وقت بخیر
کسیو نزدیک به ۶ سال دوست داشتم و مطمعن بودم اگه بهش میگفتم اونم بدش نمیومد
اما غرور کذبمو حفظ کردم، اون پسر عموی منه و قراره ازدواج کنه
حقیقتا اونطور که فکر میکردم وقتی مال کس دیگه ای بشه میمیرم نبود اما کاش میمردم نه اینکه شبا بیخواب بشم و از خورد و خوراک و درس هام بیوفتم
تقریبا ۱۸ سالمه و احتیاج دارم از این احساس اشتباه دور بشم
تنها چیزی که منو از این فضای کثیف افکارم دور میکنه و باعث میشه از ته قلبم احساس شاد بودن کنم فوتساله که اونم مادرم باهاش مخالفه
توان تایپ کردن با جزئیاتو ندارم، عذر میخوام
آیا ممکن هست که از مشاوران بخوام باهاشون حرف بزنن ؟
با سلام و احترام
بله دوست عزیز . لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید با مشاور مرکز پیام مشاور صحبت کنید. و بعد از آن مشاور با مادرتان صحبت می کند.
سلام وقتتون بخیر
دختر ۲۲ساله ام
با یه آقایی حدودا یکساله آشنا شدم ایشون یه ازدواج ناموفق داشتن و اختلاف سنی ۱۵سال بینمون هست.
از نظر اخلاق رفتار و فرهنگ خانوادگی کاملا شبیه به همیم
و نسبت به سنشون اصلا به چهره و استایل و اخلاقشون نمیخوره
به نظرتون ازدواج با کسیکه ازدواج ناموفق داشته و این اختلاف سنی،درسته یا نه؟؟
با سلام و احترام
دوست عزیز در ازدواج ملاک های زیادی وجود دارد که باید بررسی شود. اما در کل ما اختلاف سنی نرمال را بین 3 تا 7 سال می دانیم.
سلام من ۳۷ سال دارم شوهرم ۴۵ سال و دخترم ۱۱ سال
از اول ازدواج شوهرم خرجی نمی دهد و من هزینه های خوراک و پوشاک دخترم و خودم را تامین می کنم و در طبقه ی پایین منزل پدرم ساکن هستیم.چند بار تلفنی از شوهرم خیانت دیدم قول داد دیگه تکرار نشود من هم چون سن دخترم کم بود بخشیدم.ولی از رفتار هایی که در خانه انجام می دهد و پرخاشگری می کند و همیشه بد اخلاق است وحدود ده روز است که دوباره متوجه شدم که خیانت می کند.تصمیم به جدایی گرفتم چون دیگر تحمل زندگی پر از استرس را ندارم می خواستم نظر شما را بدونم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که بدی ها و خوبی های زندگی مشترکتون رو بررسی کنید و در نهایت تصمیم رو بگیرید که به نفع زندگیتون باشه. برای راهنمایی بیشتر از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام
من 15 سالمه و به یکی از همکلاسی هام علاقه دارم
شاید خیلی مسخره باشه و خب اولش خودمم همین فکر رو میکردم و میگفتم در حد یه کراش ساده ست ولی رفته رفته و با گذشت زمان احساسم بهش بیشتر میشه
و خب حتی مثلا وقتایی که بچه ها راجبش حرف می زنن خیلی عصبی و ناراحت میشم حالا نمیدونم بخاطر چیه 😁
و خب اینکه واقعا میترسم بهش چیزی بگم چون شاید کل بچه های مدرسه و حتی مدیر مون هم بفهمه و از اونجایی که مدیرش آشنای پدرمه واقعا چنین اتفاقی مسخرس
تا به حال خیلی از موارد بوده که مثلا بچه ها بهم دیگه اعتراف کردن و جواب داده ولی من میترسم با اعترافم یا اونو از دست بدم یا آبرومو
لطفا اگه میشه منو راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز حتما با یک روانشناس در این مورد صحبت کنید. احساسات شما و دلیل علاقه به هم جنس باید بررسی شود.
سلام
وقت بخیر
من مدتیه با یه نفر وارد رابطه شدم که مدت طولانی همو میشناختیم دورادور و الان ماجرا داره به ازدواج کشیده میشه و من یادم نمیاد قبلا بهش گفتم که سالها پیش ازدواج ناموفق داشتم یا نه!
الان نمیدونم باید چطوری این موضوع رو عنوان کنم که چیزی بهم نریزه
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که هر چه زودتر این موضوع رو با ایشون در میون بزارید.
سلام من یه دختر ۱۷سالم خیلی احساسی و بعضی وقتا عصبیم ارتباط با جنس مخالف برام جالب یا خنده دار بعضی وقتا یرگرمی یود تا اینکه با کیی از اشناهامون که فمیلمونم هست اشنا شدم کم کم به هم للاقه مند سدیم خیلی همو دوست داشتیم دعواهای کوچولد داشتیم تا اینکه یه روز یهو دعوامان به جدایی کشید اولش محلش ندادم میدونستم دوسم داره برمیگرده اما برنگشت هرجقدر باهاش حرف زدم بی محلم کرد تند جوابمو داد گفت دیگه دوسم ندارهـ یه بار گفت دایش که از رابطه ما اگاه شده گفته به درد هم نمیخورین یه بارم گفت که نمیتونه منو خوشبخت دوز و روز بدتر شد منم لاعر تر میشدم عصبی تر میشدم جیع میکشیدم خیلی دوسش داشتم تا اینکه متوجه شدم قبل منم دوست دختر داشته و من بی خبر بودم الانم به احتمال زیاد شاید به خاطر بکی دیگه فراموشم کرده باشه حرفاشو که میگه به خاطر خودت رفتم باور نمیکنم دارم دیوونه میشم میخام برش گردونم اما نمیدونم چطوزی میخام فراموشس کنم نمیشه شبا با جیغ از خواب میپرم اصلا نیمدونم چیکار کنم توروخدا کمکم کنیدـ ما دوست پسر دوست دختر نبودیم یه جیزی فراتر از اون فامیلم بودیم قرار بود باهم اددواج کنیم جند بار میخاست به مادرش بگه برای خواستگاری من اجازه ندادم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با یک مشاور در ارتباط باشید تا راحت تر و بهتر بتوانید از این شرایط گذر کنید. و فرایند فراموشی را بهتر طی کنید.
سلام من ۳۲ سالمه ۷ سال پیش زمان دانشگاه از یه پسری خوشم میومد اونم اون اوخر میخواست بهم پیشنهاد اشنایی بده ولی من خیلی مریض شدم فک میکردم زنده نمیمونم برای همین از خودم دورش کرد حتی وقتی سلام میداد جوابشم نمیدادم انگار ازش متنفرم (یکی دوبار وقتی از کنارش گذاشتم گف مگ میخواد با کی ازدواج کنه ینی این برداشتو داشته که من مغرور و افاده ایم درصورتیکه اصلن اونجوری نبود) پسر خیلی متین و بافرهنگی بود در نهایت من بعد ۷ سال تونستم سلامتیم بدست بیارم بعد دانشگا فک کردم ازدواج کرده تا اینکه الان فهمیدم مجرده سوالم اینه من چطور باهاش ارتباط بگیرم میترسم باهام برخورد خوبی نداشته باش و دلشکسته بشم واسطه هم بینمون وجود نداره … یبارم با ترس بهش پیام دادم بعد ۸ ساعت پاکش کردم(تنها راه ارتباطیم اینستاگرامه) من قلبا دوستش دارم ولی نمیدونم الان نظر اون در مورد من چیه و چه مدلی باهام برخورد میکنه لطفا راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر واقعا این آدم رو دوست دارید بهتره که بهش بگید. نهایتش ایته که می گه به شما هیچ حسی نداره. اما شما تکلیفتان با خودتان روشن می شود. و بعدها پیش خودتون نمی گویید که کاش گفته بودم.
درود من بعد از کنکور تیر ماه 401 که اولین کنکورم بود به دلیل اینکه رشته دلخواهم قبول نشدم با اینکه رشته های خوب دیگهای میتونستم برم نرفتم و برای هدفم تصمیم گرفتم که دی ماه امسال کنکور مجدد بدم ولی الان تقریبا دوماهی که حس بیخیالی میکنم نسبت به خودم ، به هدفم درصورتی که سال قبل یا چندین ماه پیش نور امید قبولی در دلم روشن بود و همیشه از خدا کمک میخواستم و اگر کم میخوندم یا درست تست نمیزدم عذاب وجدان میگرفتم و دنبال فرصت بودم که درس بخونم و تست بزنم ولی الان انگار یه ادم دیگه شدم و با اینکه هرروز به کنکور دی نزدیک میشم همچنان بی تفاوت هستم و انگار ذهنم ، قلبم و … از این وضعیت خسته شده ولی نمیتونم ازش بیرون بیام حتی با اینکه 25 دسامبر یعنی پسفردا تولدمه باز هم هیچ ذوقی ندارم و انگار همه چیز برام بی معنی شده در صورتی که خواهر برادرم درس خوندن و سرکار میرن و خیلی دوست دارن که منم مثل خودشون موفق بشم و خیلی منتظر نتیجه این کنکور هستن و حتی یکدوره کلاس گیتار رفتم و قرار شد خوب برای کنکور بخونم و بعدش دوباره کلاس گیتارم شروع کنم ولی منی که با عشق هرنت گیتار یاد میگرفتم و تمرین میکردم انگار اونم برام بی معنا شده .. از این وضعیتم اصلا خوشحال نیستم ، حس میکنم از خودم خوشم نمیاد ، انگاری یک فرد دیگه که زمین تا اسمون با من فرق داره در من زندگی میکنه😔 لطفا بهم کمک کنید کمتر از یکماه دیگه کنکور برگزار میشه و منم رشتم تجربی و باید حتما خیلی خوب بخونم
با سلام و احترام
دوست عزیز حس هایی که دارید شاید به خاطر اضطراب قبل از امتحان است. بهتر است که با مشاور صحبت کنید.
سلام وقتتون بخیر من ۱۹ سالمه و ۶ ماه که ازدواج کردم و تقریبا ۴ سال عقد بودم.من همون هفته ی دوم سوم متوجه خیانت شوهرم با ی زن متاهل شدم و اینکه دو سه سالی بود رابطه داشتن ولی بازم موندم که درسش کنم و اگه راه حلی داشت حلش کنم
شوهرمم قول داد که تمومش میکنه و سمتش نمیره
ولی تا الان ک ۶ ماه هس من بیشتر از ده پونزده بار دیگه متوجه خیانتش شدم و دس بردار نیسن نه شوهرم نه اون زن.هربار هم که به شوهرم گفتم فقط داد و بیداد کرده و آخرم باز قول میده تمومش کنه ولی بازم کار خودشو میکنه
میخواسم ببینم طلاق راه خوبیه چون واقعا نمیتونم دیگه باهاش کنار بیام و اینکه عکس هایی که از چتاشون دارم واسه طلاق بدردم میخوره؟
با سلام و احترام
دوست عزیز دلایل خیانت همسر شما باید بررسی شود. تا بتوانیم خیانت همسر شما را درمان کنیم. لطفا از همسرتان بخواهید که با مشاور در ارتباط باشد.
.
پاسخ شما ارسال شد.
سلام وقتتون بخیر من ۱۹ سالمه و ۶ ماه هس که ازدواج کردم و تقریبا ۴ سال هم عقد بودم.من از هفته ی دوم سوم متوجه خیانت شوهرم با ی زن که شوهر و بچه داره شدم و اینکه دو سه ساله که رابطه دارن ولی گفتم میمونم و هر جور شده حلش میکنم اونم قول داد که دیگه تمومش میکنه ولی بازم تو این ۶ ماه من بیشتر از ده بار دیگه فهمیدم که خیانت میکنه و هر دفه ک بش گفتم فقط داد و بیداد میکنه و اخرم قول میده که این کارو نکنه ولی بازم این کارو میکنه و خیلی زیاد دروغ میگه
من دیگه خسته شدم و میخوام طلاق بگیرم آیا راه درستیه؟و اینکه با عکس هایی که نشون میده خیانت کرده میتونم راحت تر طلاقمو بگیرم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که قبل از اقدام برای طلاق از همسرتان بخواهید که با یک روانشناس صحبت کنند تا دلایل خیانت ایشان بررسی شود. و بعد از آن از یک زوج درمانگر کمک بگیرد.
سلام باهمسرم ازنامزدی تاالان که ازدواج کردیم بخاطر سیگارکشیدنش مشکل دارم و نمیتونم باسیگارکشیدنش کناربیام عذاب میکشم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که با همسرتان صحبت کنید که اگر نمی خواهد ترک کند. حداقل سیگار کشیدن را به یکسری مکان ها و زمان ها محدود کند.
سلام من یک دختر4 ساله دارم و خیلی علاقه دارم برم دانشگاه و ادامه تحصیل بدم از طرفی هم مردد هستم بخاطر بچم ک کسی نیست اون رو پیشش بزارم و فقط گزینه مهدکودک میمونه ک اونم هزینه هاش بالا هست از طرفی هم میگم شاید 4 سال درس بخونم بعدش هم بیکار باشم و این مدت وقتم هدر رفته.لطفا بهم کمک کنید ک بهتره نرم دانشگاه و کنار بچه و خانواده باشم یا با وجود مشکلاتی ک دارم برم دانشگاه????
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر به درس خواندن علاقه دارید. و از این کار حس خوب می گیرید، می تونید کنکور بدید و درس بخونید.
اما اگر به امید پیدا کردن کار می خواهید درس بخونید. و بیشتر به مسال اقتصادی توی این کار دارید فکر می کنید بهتره که بیشتر فکر کنید.
سلام وعرض خسته نباشید
من ۱۵ سال ازدواج کردم.حاصل این ازدواج دخترم هست که الان ۹ سالشه.همسرم کلا تند اخلاق.هروقت بحثی شد بینمون سریع دادو بیداد راه میندازه.اصلا اهل حرف زدن نیست.ومن این موضوع رو بارها گفتم که ما باید برای مشکلاتمون حرف بزنیم .چرا سریع جوش میاری.من تا ۳ سال پیش کار میکردم و دستم تو جیب خودم بود.نیازهام روخودم برطرف میکردم .حالا که ۳ ساله خانه دار شدم.هروقت بهش میگم پول نیاز دارم.دعوا راه میندازه.سریع هم میگه ناراضی هستی جدا شو.بهش میگم چرا تا ی چیزی میشه میگی جدا شیم.چرا نمیخوای مشکل رو حل کنی.ولی فقط داد میزنه.به شدت پرخاشگر.حالا قصد داره طلاق بده.منم دیگه خسته شدم.چون تلاشم رو برای حفظ خانوادم کردم.الان مشکلم دخترم.چطور این موضوع رو بهش بگیم که توی روحیش تاثیر نزاره.البته من بهش میگم اگر تصمیمت قطعی.به خاطر دخترمون صبر کن.بزار کمی بزرگتر بشه تا درک بیشتری داشته باشه.ولی بازم متوجه نیست که ممکن چه آسیبی به دخترمون بزنه.شما بگید من باید چیکار کنم.
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که خودتان با مشاور در ارتباط باشید. این حساسیت های شما در ارتباط با سن فرزند شما و نوحوانی او هست. نگرانی شما هم طبیعی می باشد. و نکته مهم اینکه کارهای فرزند شما اقتضای سن او می باشد و مورد خیلی نگران کننده ای نیست. اما فرزندتان را با چالش هایی مثل کلاس های مختلف سرگرم کنید تا توجه ایشان به جنس مخالف کمتر شود. بهتر است برای رفع نگرانی های خودتان مشاوره بگیرید.
سلام همسرم در دعوایا بحث دایم حرف از طلاق میزنه چه باید بکنم چجوری باید باهاش رفتارکنم حتی بحث ساده مدام حرف از طلاق میزنه
با سلام و احترام
دوست عزیز اول بررسی کنید که علت اینکه این کلمه را به کار می برد چیست؟ و اگر شما مقصر موضوع نیستید و برای ترساندن شما از این کلمه استفاده می کند. می تونید از ایشان بخواهید که برود و دادخواست طلاق بدهد.
سلام خداقوت
امشب گوشی شوهرمو چک کردم دیدم از طریق روبیکا با یه خانم دیگه پیام داده (خیانت انلاینی)نتونستم خودمو کنترل کنم همون لحظه بهش گفتم ،شوکه شد و دادوبیداد کردگفت ۳روز بود اون خانم پیام اشتباه داده بود منم خواستم یکم آروم بشم گفت چون از تو هیچی ندیدم
منم یه دختر دارم وگرنه طلاقمو میگرفتم بخاطر دخترم موندم بنظرتون چیکارکنم؟بهش گفتم بیا بریم مشاوره تا دوباره زندگیمونو بسازیم قبول نکرد
با سلام و احترام
دوست عزیز علت خیانت همسرت رو بررسی کن. چرا رفته سراغ دیگری؟ با یافتن دلایل خیانت می توان خیانت را درمان کرد و مشکلات را حل کرد.
سلام من یک دختر۱۷ساله دارم خیلی عصبی وحساس چندوقته زودعصبانی مییشه اگه چیزی جولو دستش باشه میشکنه مخصوصا اگه گوشی روازش بگیریم خیلی به گوشیش وابسته است چندوقتیه فهمیدم بایک جنس مخالف ارتباط داره حتی باباش یک بارخیلی زدشو بخاطرهمین بی احترامی به پدرش دیگه عادی شده براش من خیلی ازرفتارهاش میترسم که خدای نکرده بلای سرخوش بیاره الان خاستگارداره ولی میگه نه نمیدونم چیکارکنم توروخداراهنمایم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که ابتدا شما و همسرتان رفتارهایتان را نسبت به دخترتان بهتر کنید. بدون کتک، قضاوت و داد و بیداد حرف های ایشون را بشنوید. و با کمک مشاور سعی در بهبود رفتارهای دخترتون داشته باشید. در ضمن ازدواج در این سن برای فرزند شما درست نیست.
سلام وقت بخیر
من یکی از دوستانم به همسرش خیانت میکنه
همسرش از من در مورد این موضوع سوال کرد منم چیزی نگفتم
برای همسرش وقت مشاوره گرفتم که با مشاور صحبت بکنه
حالا این موضوع خیانت رو به خودش بگم یا به مشاور بگم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که در مورد خیانت همسرشون به این خانوم چیری نگویید
دلم میخواست برم مدرسه شبانه روزی تا بتونم بیشتر اجتماعی بشم…
ولی پدرم قبول نمیکنه..
کمکم کنید برای انتخاب رشته و ترس از اجتماعم
با سلام و احترام
دوست عزیز می توانید از طریق تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با مشاور مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید.
سلام خسته نباشید.
من خیلی خسته شدم از زندگی نمیدونم چیکار کنم.
احساس میکنم خیلی زشتم..من ۱۴ سالمه دو بار جهشی خوندم یه بار دوم به چهارم یعنی تابستون سوم رو خوندم و یه بار هفتم به نهم..الان کلاس دهمم رشته تجربی من خیلی به رشته ریاضی علاقه داشتم و زبانم هم خیلی خوبه کلا همیشه درسم خوب بوده و تا راهنمایی اصلا درس نمیخوندم و فقط با گوش دادن سر کلاس مطالب رو فرا میگرفتم.من اولش زیاد مذهبی نبودم و نماز نمیخوندم.و تو خانواده ام هم فقط مامانم نماز میخونه ولی وقتی کلاس هفتم رفتم خیلی مذهبی شدم ولی یه چیزی که منو اذیت میکرد انحراف ذهنیم بود…من از بچگی موقعی که ۵ یا ۶ ساله بودم و حتی نمیدونستم رابطه زناشویی چطوریه ولی تو ذهنم تصوراتی از رابطه داشتم و وقتی هفتم بودم فهمیدم که تصوراتم واقعی ان! و تا الان هم بچه ها منو منحرف ترین بچه کلاس میدونن کلا از همهچیز منظور میگیرم…موقعی که هفتم بودم این اذیتم می کرد ولی مذهبی بودم بازم ..و اون موقع کلاس ها مجازی بود.و من حواسم از درس پرت شد و اصلا به درس توجهی نداشتم…بعدش تو یه سایتی با یه دختر آشنا شدم من چون هیچ دوستی نداشتم و کسی باهام رفتار خوبی نداشت تو مدرسه وقتی اون باهام خوشرفتاری میکرد احساس میکردم دوستم داره..من کم کم عاشقش شدم و همیشه منتظر پیام از طرف اون بودم ولی اون فقط منو مثل یه دوست عادی میدید من ضربان قلبم با هر پیامش به عرش میرفت و واقعا دوستش داشتم…بعد که مدرسه مجازی تعطیل شد پدر و مادرم گوشی رو از من گرفتن و من خیلییییی حالم بد بود که نمیتونستم باهاش حرف بزنم.. خیلی دلم براش تنگ میشد طوری که هر شب گریه میکردم از هر راهی برای گرفتن اینترنت استفاده میکردم ولی نمیشد باز هم بهش پیام داد…
بعد خواستم جهشی بخونم تو تابستونش به بابام گفتم اولش قبول نمیکرد بعد قبول کرد و من شروع کردم به خواندن پایه هشتم تا پاییزش برم نهم..من معلم خصوصی نداشتم و خودم بدون برنامه میخوندم..تازه اون دوست مجازیم هم که ازش دور بودم باعث میشد نتونم بخونم درسامو و همش گریه و … بعد یه مدت که تقریبا اخرای تابستون همون سال بود نت گیرم اومد و بهش پیام دادم..اون موقع فهمیدم اون اصلا به فکر من نبوده و نبودنمو متوجه نشده! خیلی ناراحت شدم از دردایی که موقع نبودن اون میکشیدم بهش گفتم و جوری ناراحت بودم که حرفام نامفهوم بود و اون اصلا نمیفهمید که چقدر درد کشیدم و باور نمیکرد.ولی بعدش بازم باهاش حرف زدم و اونم ادامه داد این دوستی رو..اون الکی باهام شوخی کرد و چون من خیلی مذهبی بودم بهم گفت تو شیطانی و اینا منم ناراحت شدم و بلاکش کردم بعد یه مدت از بلاکی درش آوردم و بهم پیام داد و من هر روز بهش پیام میدادم خیلی زیاد و اون خسته شد ازم..همیشه سعی میکرد یه جوری منو از خودش دور کنه و من با دیدن این رفتار ها خیلی ناراحت میشدم..و موقع ازمون دادن برای جهشی اصلا تمرکز نداشتم..ولی خدارو شکر قبول شدم و با اون هم قطع رابطه کردم ولی موقعی که رفتم نهم چون از بچه ها دوسال کوچکتر بودم و به خاطر افسردگی شدیدی که به خاطر اون دوست مجازیم گرفتم هر روز تو مدرسه گریه میکردم دیگه به درس گوش نمیدادم و تو کلاس میخوابیدم حتی میرفتم خودم رو با آب خیس میکردم و چون کسی بهم توجهی نمیکرد برای جلب توجه شوخی های منحرفانه میکردم و این باعث شد اونا منو فردی منحرف ببینن و به خاطر کرونا همش ماسک میزدم و فکر میکردم زشتم..و خیلی حجاب میکردم هنوز تا بالای مژه هام حجاب داشتم و رفتار هایی که داشتم باعث میشد همه تو مدرسه منو دیوانه ببینن..و من ناراحت بودم از این موضوع و همش گریه میکردم پشت کلاس ها..بعدش دوباره از طریق همون سایتی که با اون دختره آشنا شدم یه حساب دیگه زدم و اسم دیگه ای رو خودم گذاشتم و با افراد دیگه ای دوست شدم..اونها خیلی خوب بودن و باعث شدن افسردگیم رو از بین ببرم..ولی تو مدرسه همچنان همونجوری بودم و همش دوست داشتم بیام خونه و بشینم با دوستای مجازیم صحبت کنم..(همشون دختر بودن)[من با این دوستام با گروهی به اسم بی تی اس آشنا شدم و هنوزم طرفدار شونم و فقط مامانم و خواهرم میدونه ، من خیلی مذهبی بودم و اون دوستم که باعث شد افسردگی بگیرم، مذهبی نبود بعدش که وارد یه حساب دیگه شدم فکر میکردم دلیل اینکه کسی باهام دوست نمیشه و سعی کردم مثل اون حرف بزنم و رفتارم مثل اون باشه و این باعث شد کمتر نماز بخونم و بعدش ترک نماز شد..و من سریال کره ای میدیدم و تقریبا وقتم و تلف میکردم و باعث شد دیگه مذهبی نباشم و اعتقاداتمو از دست بدم]این باعث میشد به درس توجهی نکنم ولی با این حال معدل آخر سالم ۱۹/۸۰ شد! و من واقعا تو سال نهم درس نمیخوندم! بعدش موقع انتخاب رشته شد..من دلم میخواد درسمو بخونم تو رشته ریاضی و برم ریاضی تدریس کنم تو دانشگاه هاروارد آمریکا…ریاضیم خوبه همیشه به خاطر هوش و رفتار متفاوتم همه منو میشناختن..ولی طبق مشاوره هایی که گرفتم بهم گفتن ریاضی شغل هاش برای آقایون هست و اگر بخوای ریاضی تدریس کنی باید اول دبیر ریاضی باشی تو دبیرستان ها و این خیلی سخته و کمر درد میگیری و اینا..منم قبول کردم برم تجربی و قرار شد تابستونش درس دهم رو بخونم تا مرور شه برام ولی نخوندم و به جاش سریال میدیدم(کیدراما) و دیگه نماز نمیخوندم و بعدش که رفتم دهم با افراد جدیدی آشنا شدم…دو تا دختر مذهبی (البته هنوز نتونستن منو مذهبی کنن دوباره) راستش با یکیشون زیاد حرف زدم و باعث شد وابسته بشم بهش و الان یه مدتیه که با دخترای دیگه میگرده و به من توجهی نداره..این باعث شده تنها باشم مثل سال قبل و احساس کنم که کسی رو ندارم.. از طرفی الان آزمون های نوبت اول داریم و من درسام رو هم انبار شدن و نتونستم بخونم و اصلاااا سر کلاس توجهی به دبیرم ندارم و میخوابم.. مامانم برام تغذیه میذاره ولی من چون اعتماد به نفسم پایینه نمیتونم تغذیه رو بخورم و هنوز ماسک میزنم.
احساس میکنم زشتم و درسم خوب نیست . دیگه مذهبی نیستم و تقریبا هدفی ندارم..حتی اصلا درس نمیخونم.. فقط رمان میخونم و آهنگ گوش میدم..
چیکار کنم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز ممنون بابت توضیح کاملی که دادید. ببینید شما از نظر هوشی در سط بالایی قرار دارید. و باید از مشاوره تحصیلی درستی استفاده می کردید. شاید یکی از دلایل سست شدن شما در درسهایتان نادیده گرفتن علایق تان در درس باشد. بهتر است که خوب فکر کنی و اگر به رشته ریاضی علاقه داری تغییر رشته بدهی. و البته این نکته را هم در نظر داشته باش که رشته تجربی آینده خیلی بهتری دارد.
در مورد روابط عاطفی هم که دارید بهتر است با یک مشاور صحب کنید تا بتوانید روابط عاطفی ای که دارید را اصلاح کنید.
سلام وقتتون بخیر
من چند ماهه ک ازدواج کردم و شناخت کاملی از شوهرم نداشتم ن دوران نامزدی داشتیم ن عقد
حتی مراسم عروسی هم نداشتیم فقط ی عقد ساده محضری
ی دختر مجرد بودم ک با یه مرد زن طلاق داده ک یه دختربچه هم داره ازدواج کردم و خیلی یهویی و سریع رفتم تو زندگی!
شوهرم تو عقدنامه نگه داری از بچه شو برام ثبت کرد ولی من هیچ شرطی براش نذاشتم.
همون اوایل زندگی مون دیدم با هرحرفی عصبی و سرد میشه بارها سرمسائل بی اهمیت باهام قهر کرد!
در مورد دخترش هم اجازه نمیداد هیچ حرفی بزنم چون ناراحت میشد منم ریختم تو خودم و از اونجایی ک دخترش خیلی مسئله داشت حسابی کلافه شدم و خودخوری میکردم
بالاخره بعد از 4ماه گفتم نمیتونم دخترتو نگه داری کنم شوهرمم هم کتکم زد هم گفت ازت متنفرم وزندگی رو برام تلخ کرد منم فرار کردم رفتم پیش مادرم
ولی دوباره برگشتم سرزندگیم چون گفته بود همه شرط هات قبول ولی فقط دخترشو تو زندگیم نیاورد هنوزم تو عقدنامه ام شرط نگه داریش هست!
شوهرم اصلا اهل گفتگو نیس مشاوره هم منو نمیبره با خانواده خودش و من هم قطع رابطه کردیم هیچ رفت و آمد و ارتباطی با کسی نداریم
حتی دوست و هم صحبتی هم ندارم
شوهرمم از همون اوایل زندگی مون میگفت بچه نمیخام الانم مدام میگه تو بچه منو نگه داری نکردی پس هیچ بچه ای ازت نمیارم
حالا من موندم چ کنم ک هم تنها و بی کس شدم هم هیچ ثمره ای از ازدواجم نداشته باشم هم با مردی زندگی کنم ک هم بی پول و فقیره هم عصبی و…
با سلام و احترام
دوست عزیز شما در ابتدا شرایط را پذیرفتید و قبول کردید که با این آقا با همین شرایط زندگی کنید. اینکه چه اتفاقی افتاده که الان نمی تونید بپذیرید خودش جای سوال است و نیاز به مشاوره بیشتری دارد. اینکه همسرتون قبول کردن که بچه با شما زندگی نکند و حرف شما را پذیرفته است را هم در نظر داشته باشید.
به نظر می رسد که با چند جلسه مشاوره می توانید شرایط را بهبود ببخشید.
باسلام من 33سالمه همسرم 43سالشه. خيلي بددهنه انگار عادت کرده وقتی مبخام درباره به موضوعي باهاش حرف بزنم عصبانی بشه فقط فحش میده اونم فحش های زشت .جلو بچمم میگه .چکار کنم .
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که از یک زوج درمانگر کمک بگیرید.
سلام من حدود یک سال با آقایی دوست بودم تو زمان دبیرستانم وهدفم درس خواندن پروپای خودم وایسادن بود پدرمادرم این موضوع رو فهمیدن و ب عنوان تنبیه نزاشتن دیگه درس بخونم با اصرار زیاد و اینکه واقعا بخاطر درسم داشتم افسرده میشدم بابام قبول کرد بازم ب مدرسه برم اما دیگه وابسته شده بودم نتونستم جداشم بعد چن وقت بازم موضوع رو فهمیدن و نزاشتن دیگه درس بخونم از طرفی افسرده بودم بخاطر از دست دادن ارزوام از طرفیم دیگه نمیتونستم ببینمش اما رابطه ما ب ازدواج ختم شد سنم کم بود نمیدونستم تفاهم نداشتن ینی چی اونا ترک و ما کورد اونا روستایی و ماشهری اصلا بهم محبت نمیکرد و بیش از حد رفیق باز بود باعث شد ک با آقایی از طریق چت کردن وارد رابطه بشم عذاب وجدان و افسردگی دست از سرم برمیداشت بعد ازدواج مجبور شدم بیام روستا دارم خونه پدرشه و با صورتش بهم جواب میده اصلا باهام صحبت نمیکنه و بی محبته من تو این رابطه فوق العاده تنهام احساس پوچی میکنم احساس بی ارزش بودن میکنم البته هیچوقت اشتباه خیانت رو تکرار نکردم هرشب خواب میبینم ک دارم میرم مدرسه و شب بعدی روز بعدی تو مدرسه رو خواب میبینم خونواده شون از لحاظ فرهنگی سطح پایینی داره و خواهر شوهرام افسردن چون عقاید قدیمی دارن ازم انتظار بچه دار شدن دارن اما خیلی میترسم که بچم تو این محیط ب یه آدم بی ارزش تبدیل شده دقیقا مثل مادرش حتی خونه شم شهر نمیاره امیدی نامیده برای زندگی میگه تا ابد همینجا میمونیم درضمن هفت بار سابقه خودکشی ناموفق داشتم سر فرق داشتنمون الآنم فقط فکرم درگیر خودکشیه کمکم کنین
با سلام و احترام
دوست عزیز پیشنهاد من به شما این است که در شرایط فعلی اصلا به بچه آوردن فکر نکنید. و بعد اینکه اگر واقعا شرایط جوری هست که نمی تونی تخمل کنی، تا حدی که داری به خودکشی فکر میکنی. پس بهتره که با یک مشاور صحبت کنی و اگر شرایطش را نداری با خانواده ات موضوع را در میان بگذار تا شرایط مساعد تری را برایت فراهم کنند.
خواهش میکنم یکی به دوستم کمک کنه و یه نظر بده دوستم ک مثل ابجیمه داره از دست میره ببچاره تازه ۱۹سالش هست
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که توضیح کامل تری بدهید تا بتوانیم به شما کمک کنیم.
باسلام
در سن نوجوانی هستم پدر مادرم از هم جدا شدن و من با مادرم زندگی میکنم پدرم هر چند سال یک بار بهم سر میزنه مادر با یه شخصی رابطه داره و شاغله هیچ وقتی برای من نمیزاره از ارتباط با مردم لذت مییرم ولی نمیتونم بامردم حرف بزنم تنها سر گرمم رفتن به مدرسه ست من قبلا ۹۳درصد برونگرا بودم الان فکر کنم ۶۰دذصد برونگرام خیلی سرد و بی احساس شدم دلیلش نا معلومه همش با مادرم درحال بحث کردنیم دیگه خیلی خسته کننده شده مادرم حتی برای اشتباهات خودش به من گیر میده مثلا همین امروز کیفشو گم کرد میگه تقصیر منه چون من نو تاکسی جلو نشستم در صورتی که خودش و اون مردی که باهاش بود گرم صحبت بودن و بحاطر همین وسیلش گم شد من حتی حرفم نمیزدم تو ماشیم نشسته بودم سرمو به پنجره چسبوندم بیرونو میدیدم البته ناگفته نماد که نه پدرم و نه مادرم برا دادگاه منو نمیخواستن تا بعد ها مادرم راضی شد حضانت منو بگیره واقعا نمیفهمم چرا کسایی که بچه نمیخوتن بچه دار میشن خوب الان درسته بچتون ۱۶سالش بشه بره قانون های دادگاه رو بخونه خوب شما اشتباه کیکنین بچه دار میشین
با سلام و احترام
دوست عزیز من میفهمم که شما در شرایط سختی هستید. اما چیزی که خیلی مهمه این هست که شما باید شرایط فعلی خودتان را بپذیرید. روی توانایی هایتان کار کنید. خود را توانمند کنید. سعی کنی برای خودتان هدف تعیین کنید و تلاش کنید تا به اهدافتان برسید. در مورد مادرتان هم سعی کنید زیاد توی کارهاش دخالت نکنید.
سلام
سلام. هستیم در خدمتتون
سلام من ۱۵ سالمه چند وقته نصف سرم خیلی درد شدید میگیره و من همش با همه دعوا میکنم مخصوصا با خانواده ام فقط میخوام تنها باشم بیشتر اوقات خود زنی میکنم از بس از خانواده ام برا خودشون شکایت میکنم و اذیتشون میکنم اذیت میشن و میگن از دستت دیونه شدیم همش با همه دعوا میکنم بعضی و قتها بعد از جنگ های ک با همه میکنم یک ساعت بعد میشینم فکر میکنم ک چرا بی دلیل این کارو کردم و خیلی اذیت کردنایی دیگ آیا ب دکتر اعصاب و روان برم خوبه
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که برای سردردتان به پزشک مراجه کنید و نوار مغز بگیرید. در مورد رفتارهایی هم که دارید حتما با یک روانشناس در ارتباط باشید.
سلام وقتتون بخیر، من یک سالی هست که عروسی کردم چند ماه بعد از عروسی همسرم روابطش با من سرد شد طوری که میگه دیگه هیچکس و هیچ چیز برام مهم نیست، مدتی هم هست که وقت و بی وقت پیام براش میاد که نمی خواد من متوجه بشم، تماس داره اما جلوی من جواب نمیده، نمیدونم من شکاک شدم یا واقعا این مسئله شک برانگیزه، اگر کمکم کنید ممنون میشم.
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که چند جلسه زوج درمانی داشته باشید.
زوج درمانگر به شما کمک می کند تا بتوانید رابطه بهتری با هم داشته باشید.
سلام من به همسرم خیانت کردم و پشیمونم
ایشون متوجه خیانت من شده و خیلی حال روحی بدی داره و دائما میخواد از اتفاقی ک بینون افتاده بپرسه وحال روحیشو بد میکنه حتی با وجود اینکه خط تلفنمو عوض کرده بازم بهم بی اعتماده و درخواست میکنه ک خط قبلیمو بهش بدم من میترسم ک اون فرد باز تماس بگیره و همسرمو ناراحت کنه ب نظر شما چجور میتونم همسرمو اروم کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که در مورد رابطه فرازناشویی که داشتید با همسرتان صحبت نکنید. و برای بهتر شدن حال همسرتان از یک مشاور کمک بگیرید.
سلام خسته نباشید
17سالمه و چندماهی وارد رابطه با پسری شدم، رابطه سالمی داریم و هیچ مشکلی باهم دیگه نداریم
ولی چون بیشتر وقتم رو با ایشون میگذرونم افت تحصیلی داشتم و خانوادم از این موضوع شاکی شدن چون خیلی روی درسم حساسند و میگند همیشه باید نمره 20بگیری و…
انقدر بحث درباره درسم هست که دیگه واقعا از درس خوندن زده شدم و دیگه دوست ندارم درس بخونم از اونطرف خونوادم منو محدود کردن و منرو تحت فشار قرار دادن و این واقعا آزارم میده جوری که چندهفته ای هست که دیگه هیچی برام اهمیتی نداره، حوصله هیچ چیزی رو ندارم و خسته ام
نمیدونم واقعا باید چیکار کنم دیگه نمیتونم درست درس بخونم از اونطرف هم نمیتونم با دوست پسرم کات کنم چون دوسش دارم
با سلام و احترام
دوست عزیز شما الان در سنی هستید که باید کنکور دهید و شرای تان حساس هست. پس نگرانی خانواده طبیعی هست. هر چقدر نمرات شما رضایت بخش تر باشد فشار کمتری را تحمل می کنید. بهتر است رابطه با دوستتان را مقداری کنترل شده تر کنید و بیشترین زمانتان به درس تان اختصاص دهید.
سلام وقت بخیر،
من چندوقتی هست با ی پسری وارد رابطه شدم دوستش دارم و راجب ازدواج باهم حرف زدیم
گفتیم که همو بیشتربشناسیم از انتخابمون مطمئن باشیم.بین هردختر وپسری ناخودآگاه ی شیطنتای پیش بیاد ک من اگر اتفاقی میفتاد بازهم کنترل میکردم که بجای باریکتر ختم نشه که عشق و دوسداشتنمو بی حرمت بشه اونم از این کار من خوشش میومد،ولی چندروز پیش نتونسم کنترل کنم وک بعدشم هم پیشمون۰شدم ک چرا با این اتفاق میفتاد(تازه اتفاقی ک فقط با لب وبوسه بازی ب ارضا شدنش ختم شد واز روی لباس بود).حالا اون چندروز بامن سرده ک چرا دفعات قبل کنترل میکردی ولی این سری نه میگه یا فقط بفکر خودتی وخواهی دفعات قبل نیاز نداشتی وبه من حس ندادی میگفتی بسه ادامه ندیم ولی الان چون نیاز داشتی به اینجا رسوندیش یا فقط برا اینکه رابطمون ومنو راضی نگهداری تن ب این اتفاق دادی تو حست نسبت به من واقعی نیست،من واقعا نمیدونم چی بگم
نمیخوام از دستش بدم
هرچی فکرم میکنم که چرا اینجوری شد به جواب قانع کننده ی نمیرسم
تورو خدا کمکم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز قرار نیست فقط شما کنترل کننده رابطه باشید. بهتر است در مورد ارتباط تان و میزان نزدیکی با هم، بر اساس فرهنگ و اعتقادات مذهبی هر دو نفرتان با هم صحبت کنید. و اگر قصدتان ازدواج است بهتر است این آشنایی با نظارت خانواده ها ادامه پیدا کند.
سلام من یه دختر ۳سال ونه ماهه دارم وقتی جایی میریم همش گریه میکنه اذیت میکنه
چند بار بعد از اومدن به خونه سر اذیت هایش کتک خورده،همیشه قبل از رفتن به جایی باهاش حرف میزنم که اذیت نکنه ولی بازم اذیت میکنه اصلا انگار با اون صحبت نکردی بنظرتون چجور باید باهاش رفتار کنم چون واقعا خیلی اذیت میشم نمیخوام بزنم ولی شوهرم میگه وقتی اساسی بزنی میترسه ولی بنظرم هرچی میزنیم بدتر میشه خواهش میکنم بگید چجور باید باهاش رفتار کنیم که نه جایی میریم اذیت کنه واینکه اگه اذیت میکنه باهاش چطور رفتار کنیم
با سلام و احترام
دوست عزیز کتک زدن کودکتان نه تنها به تربیت درست ایشون کمکی نمیکنه بلکه شرایط را خیلی بدتر می کند. بهتر است هرچه زودتر کودکتان را نزد یک روانشناس کودک ببرید تا دلایل رفتار کودکتان بررسی شود و راهکارهای لازم را به شما بدهند.
سلام شوهرم بهم خیانت کرده چیکار کنم؟ همیشه اذیتم میکنه
با سلام و احترام
دوست عزیز باید دلایل یانت همسر شما بررسی شود. و بر اساس دلایل خیانت به شما راهکار بدهیم. لطفا از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سه قلوباردارم وشوهرم میگه طلاق ،بچه هاروهم بعدازدنیااومدن بدم بهش،چکارکنم که از طلاق منصرف بشه یالااقل بچه هاروسقط کنه
با سلام و احترام
دوست عزیز مهریه شما میتونه امل بازدارنده ای باشه برای طلاق. در ضمن وقتی مرد دادواست طلاق بدهد شما می توانید دادخواست تنصیف اموال هم بدهید. در مورد بچه ها هم تا 7 سالگی حضانت کودک با مادر است. برای راهنمایی و مشاوره بیشتر لطفا با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام وقت شما بخیر
من دختری ۲۳ساله هستم و وقتی نوزده سالم بود وارد دانشگاه شدم و همون اوایل با اقا پسری اشنا شدم درحالی که با فرد دیگری توی رابطه یودم و هدفم از اشنایی با این اقا دوستی شاده بود ک توی اون محیط جدید دوستی داشته باشم ولی اون اقا هدفشون رابطه بود و هرکاری کردن ک علاقمند بشم بعد از مدتی از رابطه قبلم بیرون اومدمو با این اقا وارد رابطه شدم(اون رابطه قبلم خیلی سمی بود و خیلی بی محلی و.. میکرد بهم). ایشون قصد داشتن انتقالی بگیرن ب شهر خودشون و ترم جدید دیگ کنار هم نیودیم و ارتباطمون بصورت مجازی بود از اون زمان تا الان چهار سال گذشته و ما با هم بودیم و واقعا رابطه عاطفی عمیقی بوجود اومده برام.ی وقتا میگفتن خسته شدم از دوری و …الان یک هفتس ک کات کردیم البته قبلا هم چن باری کات کردیم و دوباره من رفتم سمتش و خواستم ک ادامه بدیم و ایشون هم قبول کردن ولی ایندفعه جدی هست و غکر نکنم دیگه بتونم با ایشون باشم و از توی اینستاش فهمیدم که انگار فصد اشنایی با دختر خانوم جدیدی رو داره و این حس منو بدتر کرده.خیلی بهش علاقه دارم و علاوه بر اون وابستگی شدید و حالم خیلی بده نمیدونم باید چکار کنم حوصله هیچ کاریو ندارم اعتماد ب نفسم کم بوده الان کمتر شده و ی خلا بزرگ حس میکنم و فقط دلم میخواد یجوری باهاش ارتباط برقرار کنم زنگ بزنم یا پیام بدم تا حالم خوب شه ولی میدونم یا جواب نمیده یا اگر جوابمو بده دیگ تمایلی نداره ب من و این باعث شده همش ب خودکشی فکر کنم تا از این عذاب راحت شم نمیدونم چکار کنم.کمکم کنید لطفا😔
با سلام و احترام
دوست عزیز این رابطه به دلیل دوری راه و هدفمند نبودن برای هر دوی شما رابطه مناسبی نبوده است. این حال بد شما هم طبیعی است. بلاخره مدت زیادی را با هم بودید و به ایشون عادت کردید. اما نگران نباشید با طی کردن فرایند فراموشی حالتان بهتر می شود. و بد از مدتی می توانید رابطه درست و هدفمندی را شروع کنید. می توانید با روانشناس مرکز ما در ارتباط باشید. 9099072026
سلام..من ۴۱ساله وهمسرم ۳۸ساله و۱۶ساله ازدواج کردیم دو فرزند داریم.من چندسالی اعتیاد داشتم اما ترک کردم والان ۴سال از ترک میگذره و برای همسرم هیچ کمبودی نگذاشتم نه عاطفی و…اما همسرمن بهم خیانت و عکس بوسیدن همدیگه را که در کنار مرد دیگری و در یک ویلای خالی دیدم و چندین بار ازتغییر لباسش مشخص بوده اونجا رفته بودند….اون مردطی یه معامله بامن دوست شد وبعد رفت وامد خانوادگی کردیم اما این اشنایی را خانم من بااون از قبل داشته بوده ووقتی عکسها را دیدم با ارامش گفتم توضیح بده گفت بله ما دوست بودیم عکس هم درست است اما با هم س.ک.س. نکردیم و واز مرده سوال کردم اونم گفت نکردیم و گفتند وقتی رابطه خانوادگی باهم برقرار کردیم توبه کردیم ودیگه باهم نیستیم..حال سوال من.ایا اینها چندبار در ویلا یا جاهای دیگه و عکس در اغوش .ایا رابطه جنسی هم داشته اند..ممنون
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که به دنبال کشف ارتباط جنسی بین همسرتان و اون آقا نباشید. چون یافتن این حقیقت کمی سخت است و کاربردی هم برای شما ندارد. به جای اون بهتر است که انرژی خود را صرف دلایل خیانت همسرتون کنید. متوجه شوید که چرا همسرتان به سراغ دیگری رفته است. دلایل را بررسی و رفع کنید. تا از بروز خیانت جدید جلوگیری کنید و بتوانید زندگی رضایت بخش تری داشته باشید.
سلام من یه پسر ۱۶ساله دارم
خیلی پسر خوبیه اهل نماز و مسجده
مدتیه که متوجه شدم تصاویر مستهجن نگاه میکنه و بعد خودارضایی
خودش موبایل نداره با گوشی من این چیزها و میبینه ، برایم خیلی عجیبه ،من نه اینستاگرام دارم نه فیلتر شکن حتی تنضیمات گوشیم هم روی جستجوی ایمن گذاشتم ،نمیدونم چهطوری این تصاویر و میاره
ما خانواده مذهبی هستیم خیلی چیزها رو رعایت میکنیم ، ماهواره هم نداریم
الان خیلی نگران پسرم هستم
با سلام و احترام
دوست عزیز در ابتدا باید زمان استفاده از گوشی را محدود تر کنید. و همچمیم سعی کنید زمانی که از گوشی موبایل استفاده می کند تنها نباشد. در مرحله دوم هم سعی کنید در مورد مسائل جنسی با او صحبت کنید و عوارض خودارضایی را برایش توضیح دهید. بدون اینکه متوجه شود که شما فهمیده اید که ایشان فیلم پورن دیده است.
سلام خسته نباشید پسری پنج ونیم ساله دارم که امسال پیش دبستانی هستند و از اول سال مشکلی با مدرسه رفتن نداشتن تا اینکه سه هفته قبل زمین خوردن و بینیشون شکست الان مشکل اینجاست که مدرسه نمیره میگه دلم برا مامان تنگ میشه اگر هم بخواد بره مدرسه میگه مامان باید تا ظهر همراهم بیاد مدرسه و تو مدرسه هم بدون من حتی خیاط هم نمیره بازی کنه خواهشا راهنماییم بفرمایید
با سلام و احترام
دوست عزیز به دلیل اتفاقی که برایش پیش امده است مقداری از نظز روحی به هم ریخته است. در دوران پیش دبستانی لازم نیست خیلی به او سخت بگیرید.
سلام ۴سالع با دوست پسرم هستم خانواده دوست پسرم خبر دارن و با ازدواج ما راضی هستن و قرار شده کنکورمو بدم بیان خاستگاری و فعلا خانواده من خبر ندارن ماهمو خیلی دوست داریم دوست داشتنش بهم ثابت شدس همش بهم انگیزه درس خوندن میده حتی میگه من حاضرم ب من پیام ندی پیشم نیای و بشینی بخونی
ولی امسال ۴بار رابطه مقعدی باهم داشتیم و من اصلا دلم نمیخواست قبل از ازدواج هیچ نزدیکی داشته باشیم از اولشم من مخالف بودم خیلی سراین موضوع باهم دعوا داشتیم بهش میگفتم با این کارت حس وسیلع بودن بهم دست میده وسیلهای برای رفع نیاز جنسیت اولاش اصلا ب حرفام توجه نمیکرد میگفت نیازمه دوس دارم تا اینکه این اواخر دید چقدر حالم بده ناراحتم خودش قبول کرده ک کارش اشتبا بوده گفته ک ببخشمش و دیگ این کارو انجام نمیده ولی خب چ فایده منکه نمیتونم اون روزارو فراموش کنم هربار فک میکنم حالم از خودم بهم میخوره حس میکنم افسرده شدم همش فکر مرگو میکنم و اصلا دلم نمیخواد باهاش کات کنم اخه خیلی همو میخوایم نه اون و نه من دلمون نمیخواد کات کنیم اخه براچی کات کنیم ولی من حالم خوب نیست نمیدونم چیکار کنم رو درسام نمیتونم تمرکز کنم هی اون خاطرهها ب یادم میان و اذیتم میکنن
با سلام و احترام
دوست عزیز به اطر اتفاقی که افتاده باید یه مقدار به خودتون زمان بدید. بهتره در این دوره با یک روانشناس در ارتباط باشید. می توانید از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با روانشناس بالینی مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید.
سلام وقتتون بخیر
من با دوستانم نشسته بودم و داشتیم درباره یکی از دیگ از دوستامون حرف میزدیم و اسمشون رو نمیگفتیم کسی نفهمه ولی من ناخواسته حواسم نبود اسمشون رو گفتم وهم برای دوستم دردسر ایجاده شده و هم برای من و همه این رو از رو من میدونن ولی من اینکارو از عمد نکردم الان همه ب من پشت کردن حس بدی دارم نمیدونم چیکار باید انجام بدم از این وضعیت دربیام
با سلام و احترام
دویت عزیز اول اینکه پشت سر کسی صحبت کردن کار درستی نیست اگر با ایشون مشکلی دارید بهتر است که با خودش صحبت کنید و مشکلتون را حل کنید. در مورد ارتباط مجدد با دوستانتون هم بهتره در مورد مشکل پیش اومده با هم صحبت کنید.
شوهرم به مدت پنج ماه باهام رابطه برقرار نمیکنه
با سلام و احترام
دوست عزیز باید دلایل بررسی شود. لطفا بیشتر توضیح دهید یا با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام . دختر من به ۱۳ سالشه و کاراشو خیلی کند انجام میده تمرکزش در درس خیلی پایین زود حواسش پرت میشه واقعا نمیدونم چی کار کنم هر روز قول میده ولی مشکل بر طرف نمیشه نمیدونم چطوری میتونم کمکش کنم خیلی به زمان توجهی نشون نمی ده که کاراشو زود انجام بده
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر تمرکز کودک شما پایین است با قول دادن ایشان مشکل برطرف نمی شود. باید با روانشناس کودک صحبت کنید تا بتواند مشکل را به خوبی تشخیص دهد. و راهکارهایی برای بالا بردن تمرکز کودکتان به شما ارائه دهد.
سلام من یک خواستگار دارم که اهل تسنن هست تنها اختلافمون همینه. چجوری میتونم این اختلاف رو به حداقل برسونم و بهش جواب مثبت بدم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز موضوع دینی و مذهبی یکی از ملاک های انتخاب همسر است که میزان اهمیت آن بستگی به خود شما دارد. اگر برایتان خیلی مهم است باید بدانید که این موضوع ممکن است برایتان اختلافاتی در آینده به وجود بیاورد. اما اگر موضوع مذهب را یک چیز شخصی می دانید و باور به این دارید که هرکس دنیای شخصی مذهبی خودش را دارد، این موضوع خیلی برایتان دردسرساز نمی شود.
من دختر5سالموتاالان زدم خیلی ناراحتم ازایندش میترسم ایاشخصیت دخترم شکل گرفته احساس میکنم استرسی واجتماعی نیس
با سلام و احترام
دوست عزیز کتک زدن فرزندتان هیچ کمکی به تربیت درست فرزند شما نمی کند. بهتر است با روانشناس کودک مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید.
سلام خسته نباشید ببخشید من اینجا کامنت نداده بودم؟چون من ی کامنت داده بودم ولی هر چی صبر میکنم ثبت نمیشه
با سلام و احترام
بله دوست عزیز شما قبلا برای مرکز ما کامنت گذاشته بودید که پاسخ داده شده بود.
سلام.من ٢٠ سالمه.برای اولین بار با پسری رابطه جنسی داشتم.دومین بار اشتباهی آلتش رو وارد واژنم کرد و باکرگیمو از دست دادم.اصلا حالم خوب نیست و نمیتونم با کسی دربارش حرف بزنم.بعد از اون اتفاق احساس میکنم از همه بدم میاد وضع روحیم بهم ریخته هیچ حسی به اون پسر ندارم.وقتی بعد چند روز بدن درد و بدحالی خاستم ببینمش گفت باید سکس هم بکنیم.اصلا به فکر من نیست.و کلا فقط به فکر نیاز خودشه
و من بخاطر از دست دادن بکارتم فقط موندم وگرنه دارم اذیت میشم.میترسم برم و بعد از ازدواجم وقتی با همسرم رابطه داشتم به اینکه خونریزی ندارم شک کنه و اصرار به انجام ازمایش کنه و بفهمن ک قبلا با کسی دیگه هم رابطه داشتم.یا شاید قبل عروسی این موضوعو بفهمن.
اصلا حالم خوب نیست.
لطفا یه راهکار بهم بدین نمیدونم چیکار کنم
با سلام و احترام
دوست عزیز این اتفاق افتاده و نمی تونی به عقب برگردی اما در قدم های بعدی باید اگاهانه تر برخورد کنی. اگر این موضوع برایتان مهم است بهتر است دیگه با این آقا وارد رابطه جنسی نشوید. و برای ازدواج باید بیشتر فکر کنی و اگر از نظر شخصیتی و اخلاقی با این اقا اوکی نیستی نباید حتما با ایشون ازدواج کنی. لطفا از تبفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیربد و با مشاور مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید.
سلام .من یک سالو خورده ای وارد رابطه شدم با یک اقا پسری من ۱۵ سالمه و ایشون ۱۸ رابطمون اولاش خوب بود و خیلی گرم ما حدود ۶ ماه بعد از رابطمون رابطه جنسی برقرار کردیم و من هر روز بیشتر از دیروز وابسته و عاشق ایشون شدم و کلی از ایندم باهاش تصور کردم و فکر کردم ولی ایشون میگن که من ۱۰ سال دیگه اینا شاید به ازدواج فکر کنم .این آخرین همش جرو بحث و دعوا داش
با سلام و احترام
دوست عزیز ایشون برنامه زندگیشون رو به شما گفتن. دیگه این شما هستید که باید فکر کنید آیا با این برنامه می تونید جلو بروید یا نه. دوست عزیز برای راهنمایی بیشتر از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
سلام
وقت بخیر
آیا همجنسگرایی یک انحراف است و باید حتما درمان شود؟ لطفا مشاورانی که در مرکز در این زمینه مشاوره میدهند را هم معرفی کنید.
ممنون
با سلام و احترام
دوست عزیز در بسیاری از موارد همجنسگرایی را انحراف جنسی می دانند و باید توسط رواندرمانگر درمان شود. در زمینه مسائل جنسی مرکز پیام مشاور از متخصصین مجرب و سکستراپ در این زمینه برخوردار است. می توانید با تماس از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و درخواست مشاوره جنسی داشته باشید.
سلام از همسرم جدا شدم الان ۳ماه میشه دختره ۱۵سالم بیشتر تمایل داره پیش اون باشه منم نمیخوام مجبورش کنم ولی همسرم خونه باباش زندگی میکنه و مستقل نیست و توان مالی هم نداره نمیدونم چکار کنم آیا دختر م رو بیارم پیش خودم یا همانطور بزارم باشه از طرفی همه فامیل میگن که دختر باید خونه پدرش باشه ودرست نیست که خونه پدر زنت زندگی کنه لطفا بگید چکار کنم ممنون
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که دخترتان جایی باشد که خودش دوست دارد بماند. اگر دوست دارد پیش مادرش یماند بهتر است هزینه های اسان را تامین کنید. که در مورد مسائل مالی با مشکل مواجه نشود.
سلام همسرم خیلی بددهنه و دست به زن داره چند ساله با دوتا بچه نمیخوام طلاق بگیرم تو رو خدا کمکم کنین نمیدونم چیکارکنم🙏😭😭😭
با سلام و احترام
دوست عزیز توی هر رابطه هر دو نفر در مشکلات سهمی دارند. باید علت پرخاشگری و خشونت بررسی شود. و مهارت های زندگی اموزش داده شود. لطفا با مشاور مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید. از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید..
سلام وقت بخیر من ۲۰ سالمه و مربی زبان انگلیسیم ی ازدواج ناموفق تو ۱۶ سالگی داشتم و تو ۱۸ سالگی ازدواج دوباره داشتم الان دوساله ک نامزدم ولی ازماه ششم به بعد دخالت ها و اذیت های خونواده نامزدم شروع شد و همسرم بااینک باعلاقه باهم ازدواج کردیم حتی بخاطرمخالفت بابام فرارکردیم بهم خیانت کرد ک خیلی اذیت شدم الان بعد گذشت چنمدت نامزدم بااینک میدونه خونوادش رفتار خوبی باهام ندارن ولی بازم اصرارداره ک پیش مامانش تو یه حیاط اونم توروستا بمونیم من بخاطر علاقه ای ک بهش دارم و اینک طلاق دوم نگیرم روستاموندنوقبول کردم ولی دیگ نمیتونم یجابامامانش بمونم چون واقعا توهمه چیز دخالت میکنه نامزدمم مبگ نمبتونم جداشم واقعا نمیدونم چیکارکنم طلاق دومو بگیرم؟یابرم بسازم و بسوزم واقعا گیج شدم هرلحظه یادم میفته بی صدا گریه میکنم بخاطر هزینه های بالای روانشناسی حضوری نمیتونم برم ممنون میشم جوابموبدین
با سلام و احترام
دوست عزیز کلا زندگی با خانواده ها کار عاقلانه ای نیست. و چون شما هم با انواده همسرتان رابطه خوبی ندارید این کار را بهتون پیشنهاد نمی کنم. بهتر است در مورد مستقل زندگی کردنتان با همسرتان بدون ایجاد تنش گفت و گو کنید.
سلام خسته نباشید من٢١ساله هستمو پشتدکنکور حدود یکسالی میشه باپسری٢۴ساله ازطریق مجازی رابطه دارم ک خیلی برای این رابطه چارچوبو احترام قایله و تابحال درخواست نامعقولی نداشته اماچندوقتیه ک ب مشکل خوردیم ایشون منو به خانوادشون معرفی کردن اوایل معرفی بدون اینک بمن بگن گفتن ک دانشجوهستم و وضع مالی خانوادم خیلی خوبه معیارایی ک برای خانوادش اوکی بودرو بیان کردن بعد مدتی راستشو گفتن و خانوادش مخالفت شدید اعلام کردن خودش کاملا مستقله ولی برای اینک منصرفش کنن خونه ای ک خودش ساخته بودو وام اخرشو پدرش پرداخت کرده بودوقراربود تا ندادن وام کامل ب پدرش خونه ب نام پدرش بمونه الان تحت فشارگذاشتنش ومیگن خونه ای نداری از خونه قهرکرده رفته و البته فرزند طلاقه بعد حدودا یک ماه من این موضوعو فهمیدم و نمیدونم بایدچیکارکنم میترسم ب خانوادم توهین بشه توخانواده ای کاملامعمولی زندگی میکنم و البته ک اونطورک بنظرمیاد سطح خانواده ایشون خیلی بالاتره بنظرتون ادامه این رابطه درسته؟
با سلام و احترام
دوست عزیز رضایت خانواده در ازدواج موضوع مهمی است و نمی شود آن را نادیده گرفت. بهتر است این آقا با روش مقولانه تری به دنبال رضایت خانواده باشد. با قهر کردن مشکلی حل نمی شود.
سلام ووقت بخیر من خانمی ۳۲ ساله وخانه دار هستم که ۱۴ سال هست ازدواج کردم دوتابچه دارم وعلارقم مشکلات زیادی که داشتیم اما هیچ وقت درچنین شرایطی نبودم.
چندماهی هست که همسرم نسبت به من دچار ظن شدن ومن ابتدا گمان میکردم بدلیل مشکلات مالی ورشکستگی و اعتیاد (تریاک)باشه (دوماه هست که ظاهرا ترک کردن) هست واین تهمت برام غیرقابل باور بود.ایشون میگن درگذشته یکبار ازدوستشون خواستن برای من چیزی ارسال کنند ودوستشون مشکل اخلاقی دارن و الان مزاحم من میشن ومن ودوستشون همزمان آنلاین شدیم،ومن درجواب گفتم چه چیزی باعث شده ذهنت به سمتی بره که بخوای آنلاین شدن من وایشونو چک کنی؟ گفتندچون متوجه شدن آدم فاسدی هست چند روز گوشی نداشتم و...وبعد تصمیم گرفتم به منزل پدرم برم که متوجه شد وعذر خواهی کردومن تابه امروز حتی اعتیاد وهرمشکلی رو از خانوادم متاسفانه مخفی کردم.بعدگفت همه چیزو فراموش کنیم ومن هم یک فرصت به همسرم دادم وگفتم اگه حرفی داری به خانوادم بزن.اما تازگی اجازه نمیدن تنهایی از منزل خارج بشم اگر بعد از گذاشتن پسرم به مدرسه دیر بیام دوباره بحث ودعوا دارم ومیگن باجو وشرایط ما باید رعایت کنی .من هم گفتم کاری نکردم که رعایت کنم وبعد عنوان کرد که مثلا اگه قراربوده من برم مهمونی خونه مادرم دوستش میاد از دم مغازه رد میشه ومیگه میخوای برسونمشون؟ حتی میگه تو دوربین ثبت شده! گفتم باهاش دوستانه حرف بزن ببین منظورش چیه چون واقعا من اصلا نه دوستشو میبینم ونه اتفاقی افتاده بین ما میگه اگه برم پیشش یا من اونو میکشم یااون منو .دلم میخواد به خانوادم بگم هرچند متاسفانه کاری از دستشون برنمیاد نهایتا میتونم برگردم منزل پدرم اما از این مترسم جنون بهش دست بده یابلایی سر من بیاره یا دوستش چندین بار گفتم برو از من یا ایشون شکایت کن میگه از آبروم میترسم یا گفتم پرینت تلفن من هست و… میگه خوب پاکش بشه از واتساپ دیگه کاریش نمیشه کرد.من چون از خودم مطمئن هستم به خانوادم نگفتم شاید راهی برای اثبات پیداکنم وقضیه به سمت خانواده کشیده نشه .البته تازگی گفته اگه میخوای به خانوادت بگو. چون خداروشکر رابطه واحترام بینشون هست من مرددم لطفا راهنمایی کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز اصلا نیازی به اثبات خودتون نیست. چون مشکل همسر شما شخصی است. من فکر می کنم همسرتان دچار بیماری پارانویید یا وسواس شده اند. بهتر است از ایشون یخواهید که نزد یک روانشناس بالینی بروند و شرایط شان بررسی شود.
سلام وقت بخیر . من امسال پایه نهم هستم ولی متاسفانهپارسال ک پایه هشتم بودم واسه امتحان های خرداد پایانی مطالعاتم شد ۸
میخوام برم رشته انسانی . حالا بنظرتون اگه امسال مطالعات جبران کنم و ۱۹ بشم میزارن برم انسانی؟ یا چون هشتم پایانی ۸ شدم دیگه نمیزارن؟
با سلام و احترام
بله دوست عزیز. اگر بتوانید نمراتتان را جبران کنید مشکلی ایجاد نمی شود.
سلام من خانمی ۲۳ ساله هستم که به مدت۶ سال هست که با آقایی که از من یک سال بزرگتره در رابطه هستم و خانواده ها، بجز پدر من در جریان هستند .ایشون بعد از سه سال که از رابطه ما گذشت و سربازیشون تموم شد به شمال رفتند با خانواده برای زندگی (چون اهل اونجا بودند و خونه و مغازه و زمین و … اونجا بود) قبل از رفتنشون مادرشون اومد خونه ما برای صحبت و یکم آشنایی و از زمانی که رفتند دوری که بین ما افتاد باعث دعوا های خیلی بد و زیادی شد و ما رومون تو روی هم خیلی باز شد و خیلی توهین کردیم به هم و حالا بعد از گذشته چند سال براشون کار اوکی شد که بیان تهران کار کنند و اینجا بمونن من فکر میکردم با برگشتنش به اینجا دوباره همه چیز مثل قبل میشه و ما باهم خوب میشیم ولی توهین ها و دعواهایی که تا الان پیش اومده ماروخیلی از هم دور کرده همش دعوا میکنیم همش منو محدود میکنه اصلا نمیدونم چرا اینجوریه و باید چیکار کنم.ببخسبد طولانی شد ممنون میشم کمکم کنید
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که قبل از جدی تر شدن رابطه حتما از یک مشاور قبل از ازدواج صحبت کنید. می توانید از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید و با روانشناس مرکز پیام مشاور در ارتباط باشید. تا به طور کامل شما را راهنمایی کنند. اگر امکانش باشد تکنیک هایی به شما آموزش داده می شود تا بتوانید ارتباط را اصلاح کنید.
باسلام و خسته نباشید
من و همسرم دوماهه اومده بودیم سر زندگی و طبق توافق در محلی غیراز محل سکونت قید شده در شرایط ضمن عقد زندگی میکردیم
متاسفانه به یه مشکل خوردیم و الان یکماهه همسرم منزل رو ترک کرده بخاطر خیانت من و چندتا پیام که تو گوشیم دیده
همسرم شاغله و مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد
بنده هم فقط اظهارنامه عدم تمکین زدم
میخواستم ببینم همسرم با چندتا عکس که از صفحه ی گوشی من گرفته میتونه بدون توافق من طلاق بگیره یا نه؟
مبلغ نفقه ای که باید بهش پرداخت کنم چقدره با حقوق پنج میلیون و پانصد من؟
با این حقوق و اینکه هیچ چیزی به نامم نیست و مستاجر هستم مهریشو چجوری باید پرداخت کنم؟
با سلام و احترام
دوست عزیز بستگی به متن پیام و مدارکی که نزد همسرتان هست، دارد. همسرتان می تواند با بخشیدن مهریه یا بخشی از مهریه تقاضای طلاق داشته باشد.
برای نفقه می توانید ماهی یک میلیون به حساب ایشون پرداخت کنید.
پرداخت مهریه هم اقساط می شود.
سلام من مشکل استرس واضطراب دارم تو روابط اجتماعیم خیلی ب مشکل برمیخورم مخصوصا مواقعی ک مهمان دارم برخورد اولم پرازاسترسه تپش قلب شدید قرمزی صورت و هول میشم ۳۷سالمه با همسرم هیچ مشکلی ندارم زندگیم خوبه ولی این مشکل داره نابودم میکنه از درون
با سلام و احترام
دوست عزیز بهتر است که حتما موضوع را با یک روانپزشک در میان بگذارید و اگر لازم بود از دارو استفاده کنید. روش های کاهش استرس که می تواند به شما کمک کند: کاهش مصرف کافئیین، به اندازه کافی بخوابید، استفاده از روش نوروفیدبک، شناسایی دلایل اضطراب.
برای گرفتن مشاوره بیشتر از تلفن ثابت با شماره 9099072026 تماس بگیرید.
باسلام من ی خانم ۳۷ساله وخانه دارم خیلی استرس و اضطراب دارم جوری ک زندگیم مختل شده همش هم موقع معاشرت و ارتباط برقرار کردنه با همه حتی خانواده خودم مخصوصا مواقعی ک مهمان دارم هول میشم استرس میگیرم تپش قلب میگیرم گاهی قرمزمیشه صورتم ارتباط چشمی برام سخت میشه و خیلی حسهای بد ومنفی بهم دست میده ب